برای جهانیان، زندگی پریسیلا پریسلی مانند یک افسانه به نظر می رسید. مانند سیندرلا، او یک دختر معمولی و مهربان بود که از گمنامی به شاهزاده خانم تبدیل شد – اما نه توسط یک شاهزاده خفه شده و بی جنس. او توسط پادشاه راک اند رول انتخاب شد تا در قصر خود زندگی کند، در محاصره لوکس، پوشیده از بهترین لباس ها و بوسه ها و کلمات شیرین جذاب ترین مرد زنده. با پریسیلا، سوفیا کاپولا، نویسنده/کارگردان، ما را به پشت دروازههای درخشان گریسلند میبرد تا منظرهای را از داخل قفس طلاکاری شده آن نمایان کنیم.
از این منظر، به راحتی می توان فهمید که چگونه یک دختر بسیار جوان به دنیای پادشاه از موسیقی سوئینگ، جذابیت های جنوبی، قرص ها و جذابیت های ، کشیده شد. اما کاپولا همچنین نشان می دهد که چگونه این افسانه تبدیل به داستان شاهزاده خانمی شد که در یک برج به دام افتاده بود، تنها عشق او تبدیل به ظالم شد.
برگرفته از خاطرات پریسیلا پریسلی در سال 1985، من و الویس، با خود پریسلی به عنوان تهیه کننده اجرایی، پریسیلا نگاهی درخشان، همدلانه و در عین حال ساده لوحانه به اولین عشقی است که توجه جهان را به خود جلب کرد – اما نباید حسادت برانگیخته می شد.
11 فیلمی که می خواهید در NYFF 2023 ببینید
پریسیلا این سوفیا کاپولا است که برای بزرگترین عشق خود بازی می کند.
اعتبار: سابرینا لانتوس
سوفیا کاپولا از زمان فیلم کوتاهش «ستارگان را لیس بزن» در سال 1998، آشفتگی عاطفی دوران کودکی سفیدپوستان را با شور و اما صراحت نشان داده است. خودکشی باکره از خواهران مرموز و محکوم لیسبون خوشحال بود. در ترجمه گم شده است یک زن آمریکایی را در توکیو از دست داد، در حالی که ماری آنتوانت و حلقه درخشان التماس همدلی برای زنان جوان بداخلاقی که ممکن است متهم به دوست داشتن بیش از حد مد شوند. در اقتباس کاپولا در سال 2017 حتی به زنان کنفدراسیون نیز فضایی داده شد تا عمیقترین خواستهها و خشم خود را ابراز کنند. آنها را اغوا کرد. امروز او به دختر جوانی روی میآورد که داستانش در میان زرق و برق، رسواییها و مرگ زودهنگام همسر فوقالعادهاش گم شد.
پریسیلا، چه عمدی و چه غیر عمدی، به عنوان خواهر و برادر جذاب فیلم باز لورمن عمل می کند. الویس، که داستان ستاره راک نامدار را به عنوان یک تراژدی به تصویر می کشد که در آن یک رویاپرداز با چشمان ، به دستکاری های یک پیرمرد مکر – سرهنگ تام پارکر می افتد. خنده دار، الویسشرور حیله گر فقط نام دارد پریسیلا، که به نظر درست می رسد. در فیلم لورمن، او چیزی بیش از یک طرح داستانی پاکیزه است که به عنوان دلیلی بر این موضوع تلقی می شود که در پشت همه جنجال ها، پریسلی در قلب یک شاهزاده بوده است. اما فیلم کاپولا ورق را تغییر می دهد، در عوض الویس را مردی دستکاری نشان می دهد که به دنبال رابطه با دختری 14 ساله بود و به دقت کنترل را اعمال می کرد تا زمانی که او محکم زیر انگشت شست او قرار گرفت.
برای بزرگسالان، پرچمهای قرمز ممکن است در اوایل برافراشته باشند، زیرا الویس پریسیلا را در یک مهمانی خانگی مجرد میکند و او را به اتاق خوابش دعوت میکند – پس از اینکه فهمید که او فقط «کلاس نهم» است. با این حال، کاپولا با دیدگاه پریسیلا موافق است. بنابراین در حالی که علائم هشدار دهنده واضح است، استدلال احساسی دختر نیز واضح است. یکی از فضیلتها و بدیهای دوران کودکی سفید، ترکیبی از هورمونها و غرور است که ما را متقاعد میکند که دنیا را میفهمیم، حتی اگر پر از خطراتی باشد که از ساده لوحی ما تغذیه میکند. در حالی که والدین پریسیلا سعی می کنند در مورد این جوان 24 ساله که سال اول دبیرستان خود را دنبال می کند به او هشدار دهند، او اصرار دارد که آنها او را مانند او نمی شناسند. و ما که در کنار او در لحظات پرخاشگری و میل قلبی نوجوانان مقید هستیم، او را همانطور که او می بیند می بینیم.
جیکوب الوردی در نقش الویس پریسلی نفس گیر است.
اعتبار: Philippe Le Sourd
THE رضایت ستاره ای که آرواره هایش را با تریلر خنده دار قوی و شیطانی می اندازد نمک سوزی یک الویس با چهره های متعدد ایجاد می کند. شخصیت پر زرق و برق اجرا کننده جزئی ترین عناصر در اینجا است، زیرا کنسرت های الویس بیشتر به صورت شبح گرفته می شود و تصویری پویا ایجاد می کند و در عین حال او را در فاصله دور نگه می دارد. از آنجایی که این فیلم درباره او نیست، کاپولا عمداً از قرار دادن صدای معروف خود در موسیقی متن آن اجتناب میکند، اگرچه برخی از سازهای برخی از آهنگهای پریسلی به صورت مخفیانه وارد میشوند، شاید اشارهای به تأثیر فراگیر او بر پریسیلا داشته باشد.
جایی که الوردی واقعاً میدرخشد، نزول ناراحتکننده از خواستگاری جسور به شوهری بداخلاق است. در ابتدا، بدن او با اعتماد به نفس معمولی تکان میخورد و از پریسیلا و ما دعوت میکند تا وقتی او برای نواختن یک آهنگ به سمت پیانو میرود تماشا کنیم. او با خنده می خندد اما خجالتی به دنبال بوسه می رود. او مردی است که می داند چگونه با پسرانش بازی کند و برای سرگرمی به اسلحه شلیک می کند. اما یک رگه تاریک وجود دارد که هر زمان که او و پریسیلا با هم مخالفت کنند ظاهر می شود.
الوردی در انفجارهای شدید منفجر می شود. خرخر جنوبی با امضای الویس به شدت به صدا در می آید، اما وقتی به سراغ “سیلا” می رود و قول می دهد که هرگز واقعاً به او آسیبی نرساند، به حالت ملایم و خنده دار باز می گردد. این یک تبدیل از هاید به جکیل است که با سرعت وحشتناکی اتفاق می افتد، اما ما به راحتی می توانیم درک کنیم که چگونه این نوجوان بارها از چنین رویدادهایی چشم پوشی کرده است و در بهمن لطافتی که در پی دارد، آرامش پیدا کرده است.
کیلی اسپانی در نقش پریسیلا بازی عمیقی ارائه می دهد.
اعتبار: سابرینا لانتوس
حرفه: میراث این بازیگر تلاش می کند تا شخصیتی خلق کند که بتواند حتی زمانی که الویس در ساختمان است، جلب توجه کند. فیلمنامه کاپولا عمیقاً ریشه در دیدگاه پریسیلا دارد و نه تنها به ما بینشی از احساسات او نسبت به الویس در دیالوگ ها می دهد، بلکه نماهایی نزدیک که به وضوح اولین لحظات هیجان انگیز میل را برجسته می کند. هنگامی که او در پیانو می خواند، او نفس نفس می زند، کمی تحت تاثیر ظاهر او. دستانش به خوبی روی زانوهایش قرار می گیرند اما محکم به هم بسته شده اند. این یک واکنش ظریف است، اما واکنشی که جریان الکتریکی را در آن سیگنال می دهد. وقتی ران او را لمس میکند، هیجانی که از صورتش ساطع میشود، مسری است.
با این حال اسپانی چیزهای بیشتری برای بازی ، از یک نوجوان دلخراش دارد، زیرا او در 14 تا 27 سالگی نقش پریسیلا را بازی می کند. کاپولا این سفر را به صورت زمانی اما به صورت موجی به ما نشان میدهد که گاهی اوقات کمیک به نظر میرسد. برای مثال، والدین پریسیلا مکرراً از دیدن این مرد بالغ امتناع میورزند، اما هر بار که او در میان سرزنشهای آنها التماس میکند، فیلم به سمت او در ماشین میرود و به سمت او میرود. حل و فصل این بحث ها نادیده گرفته می شود، گویی نتایج آنها اجتناب ناپذیر است. این نماهای نزدیک در صندلی عقب به ما یادآوری می کند که او در این سفر روی صندلی راننده نیست، اما در این مرحله از سفر خوشحال است. همانطور که جاده سنگتر و سنگتر میشود، چشمان اسپانی از روشن به محتاط تغییر میکند. هیکل او از ناهنجاری جوانی به یک راه رفتن سخت تغییر می کند.
در حالی که برخی از فیلمسازان ممکن است از این قوس دراماتیک برای ارائه یک اوج احساسی واضح، خیس از هق هق و اظهارات قابل نقل قدرت و/یا رنجش استفاده کنند، کاپولا چنین کاتارسیس هالیوودی را رد می کند. در عوض، رشد پریسیلا از طریق تعاملات ظریفی که شروع به گسترش فراتر از محدوده گریسلند می کند، آشکار می شود. تکامل آن به همان اندازه از طریق عملکرد اندازهگیری شده اسپانی بیان میشود که در طرحهای لباس، مو و آرایش باشکوه – به لطف استیسی باتات، کلیونا فیوری و جو-آن مک نیل.
پریسیلا از مد برای گفتن خیلی چیزها استفاده می کند.
اعتبار: سابرینا لانتوس
در فیلمهایی که زنان در آن نقش آفرینی میکنند، لباسهایی که یک قهرمان میپوشد اغلب معنای زیادی دارد. که در پریسیلاکاپولا با یک صحنه الویس عمداً متلاطم کننده توجه ما را به هدف لباس قهرمان داستانش جلب می کند.
او را به خرید برد، یک حرکت خوب از طرف دوست پسر ثروتمند و مسن ترش. اما او پسرانش را آورد که در حالی که او در هر نگاهی برای مردش تلاش می کرد، غر زدند و جیغ کشیدند. با این حال، الویس پر از ستایش نیست. هر لباسی برای او فرصتی است تا دخترش را راهنمایی کند تا شبیه شود او عشق. او رنگ آبی را دوست دارد. او فکر میکند که این طرحها برای زنان بزرگتر است، نه شاهزاده خانم کوچکش. او قهوه ای را دوست ندارد. در حالی که سیلا یک لباس بروکاد طلایی خیره کننده را نشان می دهد، می خندد: «این من را یاد ارتش می اندازد. از آنجا، ظاهر پریسیلا به شدت از مدل دختر مدرسه ای و صورتی کم رنگ به لباس های کوچک آبی بچه گانه تغییر کرد. اما همانطور که او به خودش میرسد، بهعنوان یک فرد و نه فقط یک زن، شروع به کاوش فراتر از آن یونیفرم میکند – وقتی با لباسی روان و طرحدار نارنجی و قهوهای به خانه میآید، شروع به دعوا میکند.
به همین ترتیب، یادداشت های الویس در مورد اینکه چگونه باید موها و آرایش خود را بپوشد، وضعیت رابطه آنها را نشان می دهد. او بهطور مذهبی خط بالدار و مژههای مصنوعی بزرگ میزند و نمایشی از زنانگی خلق میکند که او را آرام میکند – حتی زمانی که برای به دنیا آوردن فرزندشان به بیمارستان میرود. اما همانطور که آنها دورتر می شوند، موهای او از آن کندوی سیاه رنگ می ریزد تا ظاهر قهوه ای طبیعی تری با رشته های بلند روی شانه هایش بدهد. خط چشم دراماتیک او می لغزد، شاید به این دلیل که از گریه ، برای او خیلی خسته شده است. و چهره جدید پریسیلا فصل جدیدی را در زندگی او تداعی می کند که کاپولا با کنجکاوی آن را به تخیل بیننده واگذار می کند.
کاپولا در حالی که اوج دیدنی را رد می کند، استانداردهای فیلم های زندگی نامه هالیوود را نیز رد می کند. هیچ کارت عنوانی به شما اجازه نمی دهد به سرعت 50 سال آینده (و در حال افزایش) از زندگی پریسیلا پریسلی را بدست آورید. هیچ عکس واقعی در تیتراژ پایانی به عنوان یک کمپین آشکار FYC برای تیم تولید ظاهر نخواهد شد. و هیچ خداحافظی بزرگی که بتواند مردم را به همدردی بیشتر با کارگردان مشهورش ترغیب کند، آشکار نخواهد شد. این پایانی است که مطمئناً برخی را راضی نخواهد کرد و حتی ممکن است خشمگین باشد. اما از همان ابتدا، قوس کاپولا برای پریسیلا یکی از اولین عشق هاست و آنجاست که این فصل از زندگی پریسیلا پریسلی به پایان می رسد.
در مجموع، سوفیا کاپولا فیلمی پر شور، سرشار از عاشقانه، فیلمبرداری کرد، اما در دام جذابیت زوج مشهورش گم نشد. اگرچه داستان عشق در اینجا داستانی جاه طلبانه نیست، تصور کاپولا از شخصیت اصلی مخاطب را دعوت می کند تا عمیقاً درک کند که عاشق شدن الویس چه احساسی دارد و سپس در چندین بار احساس شکست می کند. کاپولا که در داستان سرایی بصری کیچ، زرق و برق و زنانگی مجلل است، دنیای پریسیلا را با تمام توجهی که دختر روی ناخن هایش انجام می دهد به جزئیات نقاشی می کند. هر شات مهم است و نتیجه می دهد و داستانی درخشان اما محجوب از عشق، از دست دادن و رسیدن به سن را خلق می کند.
پریسیلا در اولین نمایش خود در آمریکای شمالی در جشنواره فیلم نیویورک 2023 مورد بازبینی قرار گرفت. این فیلم در تاریخ 3 نوامبر در سینماها اکران می شود.
منبع: https://mashable.com/article/priscilla-movie-review