دو تن از بزرگترین نیروها در دو اکوسیستم فناوری عمیقاً در هم تنیده – شرکتهای بزرگ متصدی و استارتآپها – از شمارش پول خود فاصله گرفتند تا با هم اعتراف کنند که دولت به مقرراتی که میتواند بر منافع مالی آنها تأثیر بگذارد یا آنطور که آنها دوست دارند فکر نکند. بیایید آن را نوآوری بنامیم.
این گروه با دیدگاه ها و علایق بسیار متفاوت می نویسد: «دو شرکت ما ممکن است در مورد همه چیز به توافق نرسند، اما در مورد اختلافات ما نیست. . آهنگر. یک مجمع واقعاً متقاطع که هم تجارت بزرگ و هم سرمایه بزرگ را نشان می دهد.
اما این بچه های کوچکی هستند که باید مراقب آنها باشند. یعنی تمام شرکت هایی که تحت تأثیر آخرین تلاش برای مازاد بر مقررات قرار می گرفتند: SB 1047.
تصور کنید متهم به افشای نامناسب یک مدل باز شده باشید! شریک عمومی a16z، Anjney Midha، آن را «مالیات قهقرایی» بر استارتآپها و «تسخیر نظارتی آشکار» توسط شرکتهای بزرگ فناوری نامید که میتواند برخلاف میدا و همکاران فقیرش، به وکلای لازم اجازه رعایت این قانون را بدهد.
با این تفاوت که این فقط اطلاعات نادرستی بود که توسط آندریسن هوروویتز و سایر منافع مالی منتشر شد که احتمالاً به عنوان حامیان شرکت های میلیارد دلاری تحت تأثیر قرار می گرفتند. در واقع، مدلهای کوچک و استارتآپها فقط اندکی تحت تأثیر قرار میگرفتند، زیرا قانون پیشنهادی به طور خاص از آنها محافظت میکرد.
عجیب است که نوع قطع عمدی برای «تکنولوژی کوچک» که هوروویتز و آندریسن مرتباً از آن دفاع میکنند، توسط کمپین لابیگری که آنها و دیگران علیه SB 1047 به راه انداختند، تحریف شده و کماهمیت شده است. (معمار این لایحه (سناتور ایالت کالیفرنیا اسکات وینر) ) اخیراً در Disrupt در مورد همه اینها صحبت کرد.)
این لایحه مشکلات خود را داشت، اما مخالفتهای آن هزینههای انطباق را بیش از حد برآورد کردند و نتوانستند به طور قابل توجهی از ادعاهایی مبنی بر فلج ، یا فشار بر استارتآپها حمایت کنند.
این بخشی از کتاب راهاندازی است که Big Tech – که آندریسن و هوروویتز، علیرغم موضعگیریشان، از نزدیک با آن همسو هستند – در سطح ایالتی عمل میکند که میتوانند برنده شوند (مانند SB 1047)، در حالی که خواستار راهحلهای فدرال هستند و میدانند که هرگز نخواهند آمد. . و یا به دلیل دعواهای حزبی و ناتوانی کنگره در مورد مسائل فنی دندانی نخواهد داشت.
این بیانیه مشترک اخیراً منتشر شده در مورد “فرصت های سیاست” قسمت پایانی این مقاله است: با اژدر ، SB 1047، آنها می توانند بگویند که این کار را فقط برای حمایت از سیاست فدرال انجام داده اند. مهم نیست که ما هنوز منتظر قانون فدرال حفظ حریم خصوصی هستیم که شرکت های فناوری برای یک دهه در حال مبارزه با لوایح ایالتی بر آن تاکید کرده اند.
و از چه سیاست هایی حمایت می کنند؟ «انواع رویکردهای مبتنی بر بازار مسئولانه. » به عبارت دیگر: به پول ما دست نزن عمو سام.
سرمایه گذاران قدرتمند خطرپذیر و مدیران مایکروسافت می نویسند که مقررات باید “رویکردی علمی و هنجاری داشته باشد که چارچوب های نظارتی متمرکز بر کاربرد و سوء استفاده از فناوری را شناسایی کند” و باید “بر خطر سوء استفاده از هوش مصنوعی توسط بازیگران بد تمرکز کند”. این به این معنی است که زمانی که محصولات غیرقانونی توسط مجرمان برای مقاصد مجرمانه استفاده میشوند، نباید مقررات پیشگیرانه داشته باشیم، بلکه باید تحریمهای واکنشی داشته باشیم.
این رویکرد برای کل این وضعیت FTX واقعاً خوب کار کرد، بنابراین میتوانم بفهمم که چرا آنها از آن استفاده میکنند.
آنها همچنین می نویسند: “تنظیمات تنها زمانی باید اجرا شوند که منافع آن بیشتر از هزینه های آن باشد.” هزاران کلمه لازم است تا توضیح دهیم این ایده که در این زمینه بیان شده چقدر خنده دار است. اما اساساً چیزی که پیشنهاد می کنند این است که روباه در کمیته توسعه مرغداری گنجانده شود.
آنها در مجموع اضافه میکنند که تنظیمکنندهها باید «به توسعهدهندگان و استارتآپها این انعطافپذیری را بدهند تا انتخاب کنند از کدام مدلهای هوش مصنوعی در هر کجا که راهحلهایی ایجاد میکنند استفاده کنند و به نفع هر پلتفرم خاصی تضعیف نکنند». مفهوم این است که نوعی برنامه برای نیاز به مجوز برای استفاده از یک مدل یا مدل دیگر وجود دارد. چون اینطور نیست، آدم کاهی است.
در اینجا یک مورد بزرگ است که باید به طور کامل آن را نقل کنم:
حق یادگیری: قانون کپی رایت به منظور ارتقای پیشرفت علم و هنرهای مفید با گسترش حمایت از ناشران و نویسندگان به منظور تشویق آنها به ارائه آثار و دانش جدید به مردم طراحی شده است، اما نه به ضرر حق مردم برای یادگیری از این آثار. . قانون کپی رایت نباید به این معنا باشد که ماشینها باید از استفاده از دادهها – پایه و اساس هوش مصنوعی – برای یادگیری به همان روشی که انسانها میکنند، جلوگیری شود. دانش و حقایق محافظت نشده، خواه در موضوع محافظت شده موجود باشد یا نباشد، باید رایگان و در دسترس باقی بماند.
برای روشن بودن، ادعای صریح در اینجا این است که نرمافزاری که توسط شرکتهای میلیارد دلاری اداره میشود، «حق» دسترسی به هر داده را دارد، زیرا باید بتواند «به همان شیوهای که مردم» از آن بیاموزد.
اول از همه، نه. این سیستم ها مانند مردم نیستند. آنها داده هایی را تولید می کنند که تولیدات انسانی را در داده های آموزشی خود تقلید می کند. اینها نرم افزارهای پیچیده آماری با رابط زبان طبیعی هستند. آنها هیچ “حق” بیشتری نسبت به یک سند یا واقعیت به اندازه اکسل ندارند.
دوم، این ایده که «واقعیتها» – که به معنای «مالکیت معنوی» است – تنها چیزی است که این سیستمها به آن اهمیت میدهند و اینکه نوعی گروههای حقایق احتکار برای جلوگیری از آنها کار میکنند، روایتی مصنوعی است که قبلاً دیدهایم. Perplexity در پاسخ عمومی خود به شکایت خود برای سرقت سیستماتیک محتوای ادعایی، استدلال “واقعیت ها متعلق به همه است” را استناد کرد و مدیر عامل آن Aravind Srinivas این اشتباه را برای من در صحنه Disrupt تکرار کرد، گویی که Perplexity به دلیل دانستن چیزهای بی اهمیتی مانند فاصله تحت پیگرد قانونی قرار گرفته است. از زمین تا ماه
در حالی که اینجا جایی برای توضیح کامل این بحث مرد کاهی خاص نیست، اجازه دهید به سادگی اشاره کنم که حتی اگر حقایق در واقع عوامل آزاد هستند، نحوه ایجاد آنها – برای مثال، از طریق گزارش های اصلی و تحقیقات علمی – مستلزم هزینه های واقعی است. به همین دلیل است که سیستمهای کپی رایت و حق اختراع وجود دارند: نه برای جلوگیری از به اشتراک گذاشته شدن و استفاده گسترده از مالکیت معنوی، بلکه برای تشویق ایجاد آن با اطمینان از اینکه میتوان به آن ارزش واقعی اعطا کرد.
قانون کپی رایت بسیار کامل نیست و احتمالاً به همان اندازه مورد سوء استفاده قرار می گیرد. اما “بازیابی نشده است تا پیشنهاد کنیم ما باید از استفاده ماشینها از دادهها جلوگیری کنیم”. برای اطمینان از اینکه بازیگران بد، سیستم های ارزشی را که ما بر اساس مالکیت معنوی ساخته ایم، دور نمی زنند، اجرا می شود.
این خواسته واضح است: به سیستمهایی که ما مالک، مدیریت و بهرهمندیم اجازه دهیم آزادانه از تولید ارزشمند دیگران، بدون پرداخت غرامت استفاده کنند. انصافاً، این بخش “همان انسان ها” است، زیرا انسان ها کسانی هستند که این سیستم ها را طراحی، اجرا و اجرا می کنند و انسان ها نمی خواهند برای چیزی که مجبور نیستند هزینه ای بپردازند و انجام نمی دهند، پرداخت کنند. انجامش نده من نمیخواهم مقررات آن را تغییر دهد.
در این سند خط مشی کوچک توصیههای بسیار دیگری نیز وجود دارد که بدون شک در نسخههایی که مستقیماً از طریق کانالهای لابی رسمی به قانونگذاران و قانونگذاران ارسال میشود، جزئیات بیشتری ارائه میشود.
برخی از ایدهها بدون شک خوب هستند، حتی اگر کمی خودخواهانه باشند: «برنامههای سواد دیجیتالی را تأمین مالی کنید که به مردم کمک میکند بفهمند چگونه از ابزارهای هوش مصنوعی برای ایجاد و دسترسی به اطلاعات استفاده کنند». خوب! البته، نویسندگان سرمایه گذاری زیادی روی این ابزارها کرده اند. از «Open Data Commons» پشتیبانی کنید – مجموعههای قابل دسترسی از دادههایی که میتوانند در جهت منافع عمومی مدیریت شوند. “عالی! “بررسی شیوه های تدارکات خود برای فعال ، استارتاپ های بیشتری برای فروش فناوری به دولت.” عالی!
اما این توصیههای کلیتر و مثبت، چیزهایی هستند که هر ساله از صنعت میبینیم: سرمایهگذاری در منابع عمومی و تسریع فرآیندهای دولتی. این پیشنهادات قابل قبول اما بیاهمیت فقط وسیلهای برای موارد مهمتری هستند که در بالا به آنها اشاره کردم.
بن هوروویتز، برد اسمیت، مارک آندرسن و ساتیا نادلا از دولت میخواهند که نظارت بر این توسعه سودآور جدید را متوقف کند، به صنعت اجازه دهد تصمیم بگیرد که کدام مقررات ارزش قربانی ، دارد، و حق چاپ را به گونهای که کم و بیش به عنوان یک قانون کلی عمل میکند، لغو کند. عفو برای اعمال غیرقانونی یا غیراخلاقی که بسیاری معتقدند باعث افزایش سریع هوش مصنوعی شده است. اینها سیاست هایی است که برای آنها اهمیت دارد، چه بچه ها سواد دیجیتالی داشته باشند یا نه.
منبع: https://techcrunch.com/2024/11/01/microsoft-and-a16z-set-aside-differences-join-hands-in-plea-against-ai-regulation/