پس از تصویب “ممنوعیت یا فروش” TikTok در ایالات متحده، به نظر می رسد که دولت فدرال اکنون در تلاش است تا تجارت این شرکت مستقر در چین را تعطیل کند. DJI که به تولید پهپاد معروف است و آنها را از آمریکا نیز بیرون آورده است. بر اساس گزارش جدید نیویورک تایمز، لایحه ای که ماه گذشته توسط کمیته انرژی و بازرگانی مجلس نمایندگان تصویب شد، می تواند استفاده از پهپادهای DJI را در ایالات متحده ممنوع کند.
اگر این لایحه که «قانون ضد هواپیماهای بدون سرنشین CCP» نامیده میشود، تصویب شود، پهپادهای DJI نیز تحت قانون شبکههای ارتباطی امن و قابل اعتماد سال 2019 به لیست سیاه FCC اضافه میشوند.
این قانون دستگاه هایی را هدف قرار می دهد که باعث ایجاد نگرانی های “امنیت ملی” برای ایالات متحده می شوند. این لایحه همچنین شرکت ها را از استفاده از بودجه فدرال برای خرید تجهیزات ممنوعه منع می کند. هواوی و زد تی ای از جمله شرکت هایی هستند که در لیست سیاه FCC قرار گرفته اند.
احتمال ممنوعیت DJI در بازار آمریکا مطرح شده است
قانون ضد هواپیماهای بدون سرنشین حکچ برای اولین بار در سال 2022 توسط الیز استفانیک، نماینده ناحیه بیست و یکم نیویورک در مجلس نمایندگان ایالات متحده معرفی شد. او به نیویورک تایمز گفت که DJI در حال انتقال اطلاعات در مورد “زیرساخت های حیاتی” ایالات متحده به چین است. استفانیک می گوید:
DJI یک خطر غیرقابل قبول امنیت ملی است و زمان آن فرا رسیده که پهپادهای ساخت چین را از ایالات متحده خارج کنیم.
دولت فدرال ایالات متحده در گذشته اقداماتی را علیه DJI انجام داده است. در سال 2020، وزارت بازرگانی DJI را در لیست سیاه خود قرار داد تا از صادرات فناوری تولید شده توسط شرکت های آمریکایی توسط شرکت چینی جلوگیری کند. وزارت خزانه داری و وزارت دفاع آمریکا نیز اقدامات مشابهی را علیه DJI انجام دادند.
در یک پست وبلاگی، DJI گفت قانونگذارانی که از این قانون حمایت میکنند، ادعاهای نادرست و بیاساسی درباره فعالیتهای این شرکت در ایالات متحده مطرح کردهاند. این شرکت چینی همچنین مدعی است که در فعالیت هایی که ناقض حقوق بشر باشد، شرکت نکرده و هیچ نظارتی بر محصولاتش وجود ندارد.
در 26 آوریل 1994، تصویری که توسط تلسکوپ فضایی هابل (HST) گرفته شد، یک کهکشان را نشان داد که میزبان یک اختروش است. انبوهی از جزئیات جدید در این تصویر به حل یک معمای سه دهه ای در مورد ماهیت واقعی کوازارها یا کوازارها، دورترین و پر انرژی ترین اجرام در جهان کمک کرده است.
تصویر هابل به وضوح نشان داد که اختروش معروف به 204+1229 در قلب کهکشان قرار دارد و شکل ترکیبی دو بازوی مارپیچی یک ستاره را دارد که توسط یک ویژگی میله ای به هم متصل شده اند. کهکشان میزبان نیز در برخوردی تماشایی با کهکشان کوتوله قرار دارد.
به نظر می رسد این برخورد به یک “موتور اختروش” واقع در مرکز کهکشان، که احتمالاً یک سیاهچاله بسیار پرجرم است، سوخت می دهد و مکان های تشکیل ستاره های جدیدی را ایجاد می کند.
این تصویر یکی از دو اختروش نسبتاً نزدیک است که به عنوان اهداف اصلی برای آزمایش وضوح و برد دینامیکی دوربین سیارهای میدان وسیع هابل که به تازگی نصب شده انتخاب شدهاند.
این دوربین دارای ویژگی های نوری ویژه ای برای اصلاح عیوب در آینه اصلی هابل است.
کوازارها دورترین اجرام کیهان هستند. همچنین یکی از اولین اجرام شناخته شده ای است که بیش از 12 هزار میلیون سال پیش در جهان جوان شکل گرفته است.
پذیرفتهشدهترین ایده این است که اختروشها در کهکشانهایی با سیاهچالههای فعال و پرجرم در مرکزشان وجود دارند. با این حال، به دلیل فاصله زیاد، کهکشان های “میزبان” بسیار کوچک و کم نور به نظر می رسند. در برابر نور درخشان اختروش مرکزی، آنها به سختی قابل مشاهده هستند.
اگرچه یک اختروش ممکن است خیلی بزرگتر از منظومه شمسی ما نباشد، اما به اندازه میلیون ها ستاره انرژی آزاد می کند.
اگرچه رویداد Galaxy Unpacked 2024 سامسونگ هنوز خیلی دور است، شایعات در مورد محصولات مورد انتظار در این رویداد از قبل داغ است. طبق گزارشهای غیررسمی، سامسونگ احتمالاً در طول این رویداد جزئیات حلقه گلکسی را در کنار تلفنهای هوشمند و ساعتهای جدید فاش خواهد کرد.
محصولات بالقوه در Galaxy Unpacked 2024
طبق گزارش های موثق، سامسونگ در نظر دارد رویداد Galaxy Unpacked 2024 خود را در تاریخ 20 جولای برگزار کند. رویداد مورد بحث معمولاً فرصتی برای سامسونگ بود تا گوشیهای تاشو و گجتهای پوشیدنی را معرفی کند. اما انتظار داریم امسال نسبت به سال های گذشته با محصولات متنوع تری مواجه شویم. همچنین محل برگزاری مراسم در پاریس در آستانه شروع بازی های المپیک 2024 در نظر گرفته شده است البته سامسونگ یکی از حامیان مالی رسمی المپیک پاریس است و به احتمال زیاد شاهد تبلیغات زیادی برای این شرکت خواهیم بود. محصولات در طول مسابقه
یکی از محصولات مورد انتظار سامسونگ گلکسی رینگ است که احتمالا در دو نسخه با شماره مدل SM-Q500 و SM-Q509 در سایزهای مختلف عرضه خواهد شد. همچنین گفته شد که سامسونگ 3 رنگ مختلف برای پوشیدنی های خود در نظر گرفته است و باتری آن 9 روز دوام می آورد. مقدار قابل قبول و مناسب برای یک گجت قابل حمل. شایعات حاکی از آن است که سامسونگ در ابتدا 400 هزار دستگاه گلکسی رینگ تولید خواهد کرد و تولید انبوه این محصول از ماه آینده آغاز خواهد شد.
گلکسی واچ 7 کلاسیک به همراه گلکسی واچ 7 پرو از دیگر پوشیدنی های سامسونگ هستند که احتمالاً در رویداد گلکسی آنپکد 2024 معرفی خواهند شد. به گفته کارشناسان، این مدل احتمالا Galaxy Watch FE یا نسخه 2024 Galaxy Watch 4 خواهد بود. نسل جدید ساعت های هوشمند پرچمدار سامسونگ از تراشه های 3 نانومتری استفاده می کنند که نسبت به قبل در مصرف انرژی صرفه جویی بیشتری دارند و می توانند تا 50 درصد صرفه جویی کنند. شارژدهی طولانیتر از گلکسی واچ 6. انتظار میرود که محصولات سری جدید دارای ظرفیت حافظه داخلی 32 گیگابایتی باشند و احتمالاً در نسخههای Wi-Fi و تلفن همراه در دسترس خواهند بود.
گلکسی زد فلیپ 6 و گلکسی زد فولد 6 گوشی های تاشوی جدید سامسونگ خواهند بود که پرچمداران رویداد Galaxy Unpacked 2024 خواهند بود. نقره ای، زرد، سیاه و هلویی و سفید. گلکسی زد فولد جدید نیز به احتمال زیاد صفحه نمایش بزرگتری نسبت به نسل قبلی خواهد داشت و لولای آن نیز بهبود خواهد یافت. Galaxy Z Flip 6 FE edition و Galaxy Z Fold 6 FE Edition دیگر مدل های مورد انتظار هستند که در صورت معرفی احتمالا از نسل دوم چیپست Snapdragon 7s و Exynos 2300 یا 2200 چیپست استفاده خواهند کرد. همچنین برخی گمانهزنیها در مورد نسخه گرانتری به نام Galaxy Z Fold 6 Ultra وجود دارد. با وجود قیمت فعلی این محصول، عرضه نسخه گرانتر آن کمی دور از ذهن است.
در نهایت، گلکسی بادز 3 با شماره مدل SM-R630 و گلکسی بادز 3 پرو با شماره مدل SM-R530 دیگر محصولات جدید سامسونگ هستند که احتمالاً در رویداد آینده این شرکت حضور خواهند داشت. همچنین گفته شد که سامسونگ در جریان رویداد فوق، قابلیت های جدیدی مبتنی بر هوش مصنوعی را معرفی خواهد کرد.
فضاپیمای بوئینگ استارلاینر تقریباً برای یک پرواز تاریخی آماده است. رهبران ناسا و بوئینگ اعلام کردند که اولین ماموریت استارلاینر سرنشین دار در 18 می (6 می) انجام خواهد شد. این کپسول دو فضانورد را به ایستگاه فضایی بین المللی می برد.
ناسا و بوئینگ پس از انجام آخرین آزمایش پرواز در روز پنجشنبه به این نتیجه رسیدند که این کپسول آماده پرتاب است. “بوچ ویلمور“بوچ ویلمور و”سانی ویلیامز(سانی ویلیامز) دو فضانورد در شب 6 می (صبح 28 اردیبهشت به وقت تهران) با موشک اطلس 5 متعلق به اتحاد پرتاب و پرتاب به فضا خواهند رفت.
پس از حدود 24 ساعت، آنها به ایستگاه فضایی بین المللی (ISS) می رسند و یک هفته در آنجا می مانند. استارلاینر به ایستگاه متصل خواهد ماند و آن دو از آن برای بازگشت به زمین استفاده خواهند کرد. این فضاپیما دارای پنج چتر نجات برای کاهش سرعت سقوط آن در جو است. این کپسول در نهایت در جایی در غرب ایالات متحده فرود خواهد آمد.
این دومین پرواز وسیله نقلیه استارلاینر به ایستگاه فضایی بین المللی خواهد بود. اولین پرواز یک ماموریت بدون خدمه به نام تست پرواز مداری 2 بود که در ماه می 2022 انجام شد. اگر بوئینگ و ناسا نتوانند یک وسیله نقلیه استارلاینر خدمه دار را در 6 می پرتاب کنند، سه فرصت اضافی در 7، 10 و 11 می وجود خواهد داشت.
اهمیت ماموریت استارلاینر سرنشین دار
ناسا در سال 2011 برنامه خدمه تجاری (CCP) را برای خرید خدمات حمل و نقل فضانوردان از صنایع خصوصی راه اندازی کرد. ناسا اسپیس ایکس و بوئینگ را در قراردادی چند میلیارد دلاری انتخاب کرده است. برخلاف اسپیس ایکس که به تمام تعهدات قراردادی خود عمل کرده است، برنامه Starlinger بوئینگ به دلیل مشکلات فنی دچار تاخیرهای بزرگی شده است.
این تاخیرها بیش از 1.5 میلیارد دلار برای بوئینگ هزینه داشته است. این غول صنعت هوانوردی اخیرا با چندین مشکل اساسی مواجه شده است. خرابکاری های انجام شده توسط بوئینگ در واحد هواپیماهای تجاری این شرکت باعث شده تا تحت محدودیت ها و نظارت های زیادی قرار گیرد. این اخیرا اعلام شددیو کالهوندیو کالهون، مدیرعامل این شرکت، در پایان سال 2024 از سمت خود کناره گیری می کند.
موفقیت ماموریت استارلینگر سرنشین دار به این معنی است که ناسا ظرفیت حمل فضانوردان خود را دو برابر خواهد کرد. بنابراین این سازمان فضایی درجه بالاتری از اعتماد به برنامه های انسانی خود خواهد داشت. در صورت موفقیت آمیز بودن ماموریت، بوئینگ می تواند تایید نهایی را دریافت کند و طبق قرارداد CCP ماموریت خود را آغاز کند.
ناسا تشخیص داد که احتمال گم شدن خدمه در این ماموریت Starliner 1 295 درصد است. این عدد بهتر از استاندارد ناسا 1 در 270 است. هیچ اطلاعاتی در مورد احتمال از دست دادن خدمه در ماموریت های Crew Dragon SpaceX وجود ندارد. اما ناسا اعلام کرد که با جان فضانوردان خود بازی نخواهد کرد.
شاید کمی عجیب به نظر برسد که بتوانید جهت گیری سیاسی افراد مختلف را از ظاهر تا چهره آنها تشخیص دهید. با این حال، تحقیقات جدید نشان داده است که هوش مصنوعی می تواند با تجزیه و تحلیل چهره افراد، جهت گیری سیاسی افراد را به درستی پیش بینی کند.
چگونه می توان جهت گیری سیاسی را از چهره تشخیص داد؟
اخیراً تحقیقات جدیدی در یک مجله معتبر منتشر شده است روانشناس آمریکایی یک مقاله منتشر شده ادعا می کند که با استفاده از داده های تشخیص چهره و قدرت هوش مصنوعی، می توان جهت گیری های سیاسی افراد را با دقت بالایی تشخیص داد. برای این منظور کافی است تصویری از چهره فرد بدون هیچ گونه احساسات خاصی به دست آوریم تا هوش مصنوعی تحلیل های لازم را روی آن انجام دهد.
این تحقیق که توسط محققان دانشگاه استنفورد تکمیل شد، گفته شد که با مطالعه 591 داوطلب انجام شده است. در ابتدا جهت گیری سیاسی افراد با تکمیل پرسشنامه مشخص شد و سپس با استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی از چهره آنها اسکن شد. موارد زیر نشان می دهد که الگوریتم مورد استفاده می تواند جهت گیری کلی و سوگیری سیاسی افراد را با دقت بالایی پیش بینی کند و خروجی های آن با نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها تطابق نسبتا بالایی دارد. محققان ادعا می کنند که حتی پس از حذف داده هایی مانند سن، جنسیت و نژاد، همچنان شاهد عملکرد دقیق هوش مصنوعی در تخمین تنها با استفاده از داده های مبتنی بر چهره هستیم. اما دسترسی به جزئیات ذکر شده می تواند دقت آن را بسیار افزایش دهد.
در گذشته، محققان در این تحقیق ویژگیهای منحصر به فرد صورت را در افراد محافظهکار و لیبرال که در طیف افراطی قرار داشتند، بررسی کردند. نتایج مطالعات قبلی آنها نشان داد که این افراد دارای ویژگی های چهره متفاوت در مقایسه با یکدیگر هستند. لیبرال ها معمولا دارای صورت کوتاه تر، بینی و لب های متمایل به پایین هستند. این افراد در مقایسه با محافظه کاران، چانه کوچک تری نیز دارند. در واقع، اگر چهره کوچک تری دارید، به احتمال زیاد یک لیبرال هستید و اگر چهره ، دارید، به احتمال زیاد محافظه کار خواهید بود.
پس از یافتن رابطه بین جزئیات چهره و سوگیری سیاسی، بانک اطلاعاتی از اطلاعات به دست آمده تشکیل شد. در ادامه از این پایگاه داده که از چهره های مختلف تشکیل شده است برای تمرین و توسعه الگوریتم هوش مصنوعی برای تشخیص جهت گیری های سیاسی استفاده شده است. به گفته محققان در این تحقیق، ابزارهای نظارتی بیومتریک مانند تشخیص چهره خطرناکتر از آن چیزی است که فکر میکنیم و پتانسیل آن را دارد که به عنوان ابزار سرکوب و کنترل سیاسی مورد استفاده قرار گیرد.
در 25 آوریل 2002، زمانی که فضاپیمای مارکوپولو و ماژول مسافری سه نفره آن در ساعت 12:26 به وقت محلی از بایکونور قزاقستان بلند شدند، یک فضانورد ایتالیایی از آژانس فضایی اروپا به ایستگاه فضایی بین المللی (ISS) پرتاب شد.
فضانورد ایتالیایی روبرتو وتوری، خلبان آزمایشی سابق نیروی هوایی ایتالیا، همکار او یوری گیدزنکو، فرمانده ماموریت و همکار فضانورد مارک شاتل وورث، اولین آفریقای جنوبی در فضا، دو روز بعد در 27 آوریل به ایستگاه فضایی رسیدند. به خوبی تثبیت شده است
فضانوردان به ایستگاه فضایی بین المللی در فاصله حدود 400 کیلومتری از سطح زمین رسیدند و وظیفه اصلی این ماموریت که تحویل فضاپیمای جدید سایوز بود را انجام دادند.
برای مسافران، ضروری است که “قایق نجات” سایوز در صورت تخلیه اضطراری در شرایط عالی باقی بماند. بنابراین، ماموریت های منظم مارکوپولو برای جایگزینی فضاپیماهای قدیمی سایوز با فضاپیماهای جدیدتر مورد استفاده قرار می گیرد.
وتوری اولین فضانورد ایتالیایی بود که با فضاپیمای روسی سایوز پرواز کرد. او همچنین سومین فضانورد اروپایی بود که از ایستگاه فضایی بازدید کرد. او در طول هشت روز اقامت خود با مسافران ایستگاه، بر چهار آزمایش اروپایی نظارت داشت.
این آزمایش ها به نیروهای دخیل در حرکت، ریزگرانش و تأثیر ذرات کیهانی بر انسان در طول ماموریت های طولانی پرداختند. آنها همچنین لباس های تازه تولید شده را ارزیابی کردند و یک دستگاه فشار خون را آزمایش کردند.
در چند سال اخیر، کشور کره جنوبی سرمایهگذاری بزرگی بر صنعت بازیهای ویدیویی خودش انجام داده و تلاش دارد تا علاوه بر بازار بازیهای موبایلی، حرفی در بازار بازیها با بودجه کلان (AAA) هم داشته باشد. نتیجه این سرمایهگذاری در دو سال اخیر نمود بیشتری داشته و پارسال عنوان Lies of P منتشر شد و امسال نوبت به Stellar Blade رسیده است. استلار بلید ابتدا با نام رمز Project Eve معرفی شد و قرار بود عنوانی میاننسلی و مولتیپلتفرم باشد. اما حالا بازی با همراهی و ناشری سونی و به صورت انحصاری برای کنسول PS5 منتشر شده و همین موضوع نشان میدهد که استودیوی سازنده یعنی Shift Up اهداف بزرگی برای این بازی داشته است. اما سوال اینجاست که آیا Stellar Blade میتواند خودش را به عنوان یک اثر موفق به مخاطب ثابت کند؟ با بررسی ویجیاتو از این بازی همراه باشید.
داستان بازی Stellar Blade در آیندهای دور و در یک جهان آخرالزمانی روایت میشود. جایی که موجوداتی بیگانه به اسم نیتیبا (Naytiba) به زمین حمله کردند و زیستگاه انسان را به تسخیر خود درآوردند. با این اتفاق، گروهی فرازمینی که به عنوان فرشتگان زمین شناخته میشوند، عملیات نجات این سیاره را آغاز میکنند و خودشان را به زمین میرسانند. اما این عملیات نجات، چندان خوب پیش نمیرود و اعضای مهمی از این گروه در مبارزه با بیگانگان کشته میشوند. پس از یک نبرد سخت، فقط یک مبارز از مرگ در امان میماند و او کسی نیست جز ایو (EVE – که در برخی مراجع به حوا هم ترجمه میشود)؛ کاراکتر اصلی داستان استلار بلید که کنترلش را برعهده داریم. حال ایو به همراه بازماندگان زمین که تعدادی اندک هم هستند، وظیفه دارد تا با شکست بیگانگان، راهی برای نجات زمین پیدا کند.
افتتاحیه و دقایق ابتدایی بازی، شروعی طوفانی به مانند فیلمهای اکشن هالیوودی دارد و بازیکن در همان ابتدای کار با یک باسفایت قدرتمند روبرو میشود و شاهد یک اتفاق مهم داستانی خواهد بود. پس از این شروع طوفانی، ریتم روایی افت محسوسی دارد و داستان در ادامه و به خصوص در ساعات ابتدایی، قدرت روایی و کشش خودش را از دست میدهد. یکی از عوامل مهم افت ریتم روایت، دیالوگنویسیهای کلیشهای، پرداخت کم به کاراکترها و البته صداپیشگی ضعیف بازیگران است؛ بهگونهای که به سختی میتوان با کاراکترهای بازی ارتباط برقرار کرد و شخصیتپردازی آنها در ضعیفترین حالت ممکن قرار دارد. البته که باید اشاره کنم پس از گذشت تقریبا ۱۰ ساعت از داستان، پیچشهایی در روایت اتفاق میافتد و پس از این رویداد، ریتم روایی بهتر میشود و خط داستانی و هدفش جان تازهای میگیرد. در ساعات نزدیک به پایان بازی هم اتفاقات مهمی در بازی میافتد و بازیکن در موقعیتهای جذابی قرار میگیرد.
بازی Stellar Blade سه اندینگ متفاوت دارد و روند بازی و روایت در ساعات پایانی بسیار بهتر از قبل میشود، با این اوصاف میتوان با ارفاق نمره قابل قبولی به داستان استلار بلید داد. با این حال داستان استلار بلید آنچنان بهیادماندنی و تاثیرگذار به اندازه عنوانی مثل Nier Automata (که به وضوح منبع الهام بازی بوده است) نیست و مشخص است که سازندگان تمرکز بیشتری بر مبارزات بازی داشتند و شاید داستان اولویت دوم بوده است. ایو به عنوان پروتاگونیست چندان کاراکتر ماندگاری نیست و کاراکتر فرعیای مثل آدام هم هیچوقت تبدیل به چهرهای بهیادماندنی نمیشود؛ اگرچه که این مورد کمتر درمورد کاراکتر لیلی صدق میکند و او شخصیت متفاوتتری نسبت به بقیه دارد و شاید بتوان گفت بهترین کاراکتر بازیست. آدام و لیلی تنها به طریق Drone با ایو ارتباط دارند و معماها و نکات مهم مکانها را اطلاع میدهند.
به بخش مبارزات بازی بپردازیم. در نگاه اول به نظر میآید که استلار بلید اثری هک اند اسلش است؛ اما به محض اینکه کنترل ایو را برعهده میگیرید، متوجه میشوید که با سیستم مبارزات متفاوتی طرف هستید و تازه در آنجا المانهای سولزلایک خودشان را نشان میدهند. طراحی مبارزات استلار بلید چیزی مابین سبکهای هک اند اسلش و سولزلایک است. درست است که این دو سبک به لحاظ ساختار طراحی کاملا مقابل یکدیگر ایستادند اما استودیوی Shift Up توانسته مرز باریک بین این دو سبک را پیدا کند. هک اند اسلشها معمولا مبارزاتی سریع و متمرکز بر Combo دارند و از آنطرف سولزلایکها مبارزات کندتری دارند که زمانبندی در آنها اهمیت زیادی خواهد داشت. مبارزات Stellar Blade در فاز حمله کاملا سریع است و بازیکن با فراگیری برخی از فرمولها و پترنها میتواند دشمنان را به سریعترین شکل ممکن از پا دربیاورد. اما در کنار این موضوع مکانیزم دفاع، سرعت مبارزات را پایین میآورد و تمرکز بازیکن را به سمت زمانبندی و دفع حملات میبرد. این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که مکانیزم پرفکت گارد (Perfect Guard) نقش مهمی در مبارزات خواهد داشت؛ این مکانیزم میتواند سپر دفاعی دشمنان را از بین ببرد و سپس میتوان ضرباتی تمام کننده به دشمنان بازی وارد کرد.
طراحی مبارزات بازی متفاوت از بازیهای همرده خودش است و این لزوما نکته منفی محسوب نمیشود. مبارزههای بازی تقریبا جذابیت خودش را تا ساعات پایانی حفظ میکند. از جمله ایراداتی که میتوان به سیستم مبارزات گرفت همان بحث سرعت است که بازیکن را در یک وضعیت متناقض قرار میدهد؛ بهطوریکه نه میتوان به صورت خیلی سریع به دشمنان ضربه زد و از کمبوها استفاده کرد و از آن سمت، استفاده از سیستم بلاک سرعت مبارزات و حرکت پروتاگونیست را به شکل عجیبی پایین میآورد. باید ساعتها بازی کنید تا کلیت سیستم مبارزه دستتان بیاید و در ساعات پایانی میتوانید به خوبی از مبارزات لذت ببرید. در اینجا باید به درون (Drone) مسلح هم اشاره کنم که مبارزات از راه دور را ممکن میکند و میتوانید با انواع مهمات، دشمنان را از بین ببرید.
در کنار نوار سلامتی، یک نوار دفاعی برای ایو وجود دارد که امکان دفع ضربات را فعال میکند و در صورت از بین رفتن آن امکان دفع هیچ حملهای را ندارید و کار سخت میشود. دو نوار توانایی دیگر هم با نامهای Beta و Burst وجود دارد که به شما اجازه میدهد تا ضرباتی متفاوت و قوی به دشمنان بازی بزنید. برای ارتقای این تواناییها هم باید از درخت توانایی (Skill Tree) استفاده کنید و قابلیتهای بیشتر را فعال و ضربات را قویتر کنید. بعدها هم یک توانایی دیگر اضافه خواهد شد (که بنا به دلایل داستانی از نام بردن آن معذوریم!) که میتواند کاراکترتان را برای مدت کوتاهی وارد یک فاز قدرتمند کند و دشمنان را بیرحمانه از پای دربیاورد. وجود این نوارهای توانایی، کمک زیادی به متنوع بودن مبارزات بازی کرده و تازگی آن را تا انتها حفظ خواهد کرد.
البته که Stellar Blade چندان هم تجربه راحتی نخواهد بود. گاهی اوقات ممکن است گذر از باسفایتها بسیار سخت و چالشبرانگیز باشد. بازیکنان میتوانند برخلاف اغلب بازیهای سولزلایک، سیستم درجه سختی بازی را تغییر دهند و به شکل راحتتری از سد دشمنان گذر کنند. البته بازی ایده جالبی در حالت Story Mode ارائه میدهد و بازیکنان باید در یک بازه زمانی کوتاه از Perfect Guard و Perfect Parry استفاده کنند (چیزی به مانند QTE) وگرنه باز هم از دشمن ضربه میخورد. اینکه سازندگان حتی در درجه سختی آسان هم بار چالشبرانگیز بازی را حفظ کردند، اتفاق جذابیست. در اینجا باید به طراحی بسیار خوب باسفایتها هم اشاره کنم؛ به طور کلی در Stellar Blade چهارده باسفایت وجود دارد که هرکدام از آنها طراحی منحصر به فردی دارند و از جمله نکات مثبت بازی محسوب میشود.
اغلب دشمنان بازی متناسب با اقلیمهایی که در آن قرار دارید طراحی شدند. به طور کلی در Stellar Blade هشت مکان متفاوت وجود دارد که هرکدام به لحاظ اقلیمی با یکدیگر تفاوت دارند. یکی از این مکانها، شهر زایان (Xion) است که تقریبا میتوان آن را هاب اصلی بازی دانست. در این شهر، میتوانید ماموریتهای فرعی را شروع کنید و با افراد حاضر در آنجا تعامل کنید یا از فروشندگان، وسایل موردنیازتان را خریداری کنید. متاسفانه یکی دیگر از ایرادات بزرگ، بیروح بودن شهر و شکل رباتگونه انپیسیهاست. بازیکن میتواند با انپیسیهای شهر تعامل داشته باشند اما آنها در جواب شما، یک دیالوگ بسیار ساده و خالی از روح خواهند گفت. ماموریتهای فرعی هم صرفا به پیدا ، آیتمها در مکانهای دیگر خلاصه میشود و تنوع چندانی ندارد؛ البته که برخی از آنها، تمرکز بیشتری بر داستان داشته اما کلیت آنها هم به پیدا ، یک آیتم خاص خلاصه میشود و سازندگان ایدهای عمیقتر و متفاوت برای این بخش اجرا نکردند.
اما مشکلات طراحی جهانهای بازی فقط به شهر زایان خلاصه نمیشود. در بازی دو نقشه نیمه جهانِ باز (Semi Open World) هم وجود دارد که بازیکن میتواند آزادانه در آنها گشت و گذار کند و ماموریتهای فرعی را پیش ببرد و حتی برخی از باسفایتها را شکست دهد. یکی از مشکلات بزرگ این است که فاصله بین نقاط مهم نقشه بسیار زیاد است و بازیکن جز شکست دادن دشمنانی که در سر راه هستند، هیچ فعالیت دیگری برای انجام دادن ندارد. فاصلهی برخی از این نقاط بهقدری زیاد است که به تنهایی میتواند انگیزه بازیکن برای به انجام رساندن ماموریتهای فرعی را از بین ببرد. نقشههای جهانهای باز بیدلیل بزرگ و پوچ است. سازندگان میتوانستند با طراحی یک وسیله نقلیه رفتن از یک نقطه به نقطه دیگر را جذابتر کنند. البته که کوچکتر ، نقشه و هدفمند بودن گشت و گذار در محیط هم از جمله مواردیست که میتوانست به بخش اکسپلورینگ کمک زیادی کند و جهان بازی را پویاتر کند.
از دیگر المانهای سولزلایکی که در بازی وجود دارد، کمپها هستند که در حقیقت همان نقش بونفایر در سری دارک سولز را اجرا میکنند. به طوریکه با فعال ، این کمپها، نوار سلامتی شما دوباره پر میشود، تمامی دشمنان ریاسپاون میشوند و البته مکانهایی برای ذخیرهسازی و فست تراول به وجود میآورد. همچنین در این مکان میتوانید مهمات خریداری کنید و تواناییهای کاراکتر را ارتقا دهید.
مدت زمان بازی
داستان اصلی: ۲۵ ساعت ۱۰۰ درصد: ۵۰ الی ۶۰ ساعت
از طرفی سیستم Fast Travel بازی هم به شکل عجیبی در بازی پیاده شده است. به طور مثال اگر بخواهید از شهر زایان به نقطهای از نقشه مکان Wasteland بروید، باید ابتدا به این مکان بروید و از طریق کمپهای آنجا به نقطه دلخواهتان سفر کنید. از دیگر اتفاقات عجیب این است که بازیکن در تمام مدت به نقشههای دیگر لوکیشنها دسترسی ندارد و فقط در صورت حضور در آن مکان میتواند نقشه بازی را مشاهده کند. این در حالیست که استلار بلید به عنوان یک اثر نسل نهمی منتشر شده و قاعدتا کنسول PS5 این توانایی را دارد مکانهای یک محیط متفاوت را به شکل سریعی پردازش کند. البته این از مواردیست که با انتشار یک آپدیت هم میتواند به بازی اضافه شود.
در طول بازی هم با پازلها و معماهایی مواجه میشوید که اکثر آنها به شکل خوبی طراحی شده و همگی متنوع هستند. بعضی از پازلها هم واقعا درگیرکننده هستند و میتوانند ذهن شما را به چالش بکشند. برخی از معماها هم وجود دارد که باید با استفاده از محیط، پاسخ آنها را بهدست بیاورید. به طور کلی میتوان گفت که تنوع و طراحی پازلها به شکل خوبی انجام شده و نکته مثبتی در طول تجربه محسوب میشود.
بازی به لحاظ فنی، هیچ مشکل بزرگی ندارد و با اثر کمنقصی طرف هستیم. سازندگان از موتور گرافیکی آنریل انجین ۴ برای ساخت بازی استفاده کردند و کاملا سربلند هستند و با محیطهای زیبا و جلوههای بصری خوبی طرف خواهیم بود. از دیگر موارد فنی فیزیک فوقالعاده اجسام و کاراکتر است. از بارزترین نمونههایی که میتوان به آن اشاره کرد، فیزیک موهای کاراکتر ایو است که به شکل خوبی طراحی شده است. در کنار این موضوع بازیکنان میتوانند کاراکتر ایو را کاملا شخصیسازی کنند و لباسهای زیادی را برای او آزاد کنند.
همچنین Stellar Blade سه آپشن مختلف برای اجرا ، بازی در اختیارتان خواهد گذاشت. مود پرفورمنس فریم ریت بازی را به ۶۰ ارتقا میدهد و مود Fidelity هم فریمریت را به ۳۰ فریم کاهش و بخشهای گرافیکی بازی را ارتقا خواهد داد. در این میان یک آپشن به نام Balance هم وجود دارد که تجربه بازی را روی فریمریت ۴۵ ممکن میکند و برخی از امکانات گرافیکی بازی را فعال میکند. وجود آپشن سوم، نمونهی جدیدی از اجرا ، بازیها بود و البته از آنجا که با بازی سریعی طرف هستیم، تجربه بازی روی مود فیدلیتی تقریبا غیرممکن است.
موسیقیهای بازی همخوانی زیادی با فضای داستانی دارد اما نمیتوان ترانهای از آن یافت که بتواند برای همیشه ماندگار باشد. اما موسیقی باسفایتها ریتم خوبی با مبارزات پیدا میکنند و در کل کاری که باید را به خوبی انجام میدهد.
بازی Stellar Blade اثری شگفتانگیز و تازه نیست و حتی به سختی میتوان آن را یک اثر کاملا نسل نهمی دانست. با این حال این بازی تلاش زیادی میکند با الهاماتی که داشته، اثر متفاوتی باشد و سعی دارد حال و هوای خاص خودش را داشته باشد و به نظرم در این امر موفق شده است. اگرچه که بازی میتوانست مدت زمان کمتری هم داشته باشد اما احساس میکنم تگ هفتاد دلاری بازیهای نسل نهمی باعث شده تا سازندهها ایدههایی را در نظر بگیرند که اجرا ، آن به توانایی و زمان بیشتری نیاز داشته است. استلار بلید یک اثر خوب است اما همچنان جای زیادی دارد که به اثر بهتری تبدیل شود. بازی فراز و نشیبهای زیادی را طی میکند تا به خط پایان برسد؛ اما همچنان ممکن است که مخاطب خاص خودش را داشته باشد و به دل بسیاری بنشیند و به همان اندازه ممکن است به اثری ناامیدکننده تبدیل شود.
این بازی با توجه به کد ارسالی ناشر Sony Interactive Entertainment برای ویجیاتو بر کنسول PS5 بررسی شده است.
خلاصه بگم که…
استلار بلید بازی خوبیست اما میتوانست بهتر هم باشد. بازی فراز و نشیبهای زیادی را میگذراند اما با وجود ایرادات و مشکلاتی تاثیرگذار، تجربه سرگرمکننده و متفاوتی را در اختیار شما میگذارد.
میخرمش…
این بازی، اثری سرگرمکننده و چالشبرانگیز است و با الهاماتی که از عناوینی مثل نیر و سولزلایکها داشته، سعی کرده تا یک اثر متفاوت نسبت به همردههای خودش باشد. اگر دنبال یک بازی اکشن پر زد و خورد و نسبتا سخت میگردید، این بازی برای شماست.
نمیخرمش…
پیشنهاد این بازی با قیمت هفتاد دلار کمی دشوار است و شاید با یک تخفیف خوب ارزش خرید داشته باشد. بازی حال و هوای خاص خودش را دارد و تجربهای سخت و چالشبرانگیز خواهد بود. اگر با این موارد مشکل دارید، باید از خیر خریدش بگذرید.
سناتور مارکو روبیو پس از اعمال تحریم ها علیه این شرکت هواوی به تازگی از لپ تاپ جدیدش با تراشه هوش مصنوعی اینتل یعنی MateBook X Pro او درخواست دولت بایدن را برای ممنوعیت همه فروش ها به غول چینی فاش کرد.
اولین لپ تاپ هوآوی با هوش مصنوعی به نام MateBook معرفی شد به غول چینی.
درخواست سناتور آمریکایی از هواوی
روبیو در نامهای به جینا رایموندو، وزیر بازرگانی، گفت که اگر وزارت بازرگانی اجازه این تراشه را بدهد، نقض غیرقابل قبول کنترلهای صادرات ایالات متحده خواهد بود.
به گزارش رویترز، وی در نامه خود نوشت:
ما از شما می خواهیم که در این موقعیت مضر تجدید نظر کنید و فوراً کلیه مجوزهای صادراتی به هواوی را لغو کنید.
قانونگذاران جمهوری خواه ایالات متحده به طور فزاینده ای بر دولت بایدن فشار می آورند تا اقدامات سخت تری علیه هواوی اتخاذ کند. آنها گفتند که برخی از شرکت های چینی با وجود نگرانی های امنیت ملی، در چند سال گذشته تا حدودی بهبود یافته اند.
ایالات متحده در سال 2019 هواوی را به دلیل نگرانی در مورد جاسوسی از کاربران آمریکایی در لیست سیاه قرار داد. با این حال، تامین کنندگان آمریکایی باید قبل از عرضه محصولات خود به شرکت های چینی مانند هواوی، مجوز مشخص و دشواری را دریافت کنند. یکی از این مجوزها که توسط دولت ترامپ صادر شده است، به اینتل اجازه می دهد تا از سال 2020 پردازنده های خود را برای استفاده در لپ تاپ های هواوی به چین ارسال کند. نکته جالب دیگر این است که با وجود این تحریم ها، سود هواوی در سال 2023 نسبت به سال 2022 حدود دو برابر شده است.
مقامات ایالات متحده، بنیانگذاران بیت کوین میکسر کیف پول سامورایی او دستگیر و متهم به توطئه برای ارتکاب پولشویی و تراکنش های تاریک وب شد.
دفتر دادستانی ایالات متحده در ناحیه جنوبی نیویورک گفت کیون رودریگز و ویلیام لونرگان هیل متهم به کار ، یک میکسر ارزهای دیجیتال هستند. بیش از 2 میلیارد دلار معامله غیرقانونی انجام شده و به خوبی انجام شده است بیش از 100 میلیون دلار به معاملات پولشویی مربوط به بازارهای وب تاریک غیرقانونی کمک کرده است.
به گفته دادستان ها، پلتفرم آنها به عنوان “بهشت مجازی” برای مجرمان برای انجام معاملات غیرقانونی عمل می کرد.
تخلفات میکسر بیت کوین سامورایی
رودریگز و هیل اکنون دستگیر شده اند و سرور کیف پول و دامنه وب سامورای مصادره شده است. به گفته دادستان، وب سایت میکسر بیت کوین – که اکنون پیام “این سایت مسدود شده است” را نمایش می دهد – توانایی خود را برای “به چالش کشیدن نظارت و سانسور مبتنی بر بلاک چین” تبلیغ کرده است.
جیمز اسمیت دستیار مدیر اف بی آی در بیانیه ای گفت:
جنایتکاران از فناوری برای فرار از نظارت مجریان قانون و ایجاد محیط های مساعد برای فعالیت های مجرمانه خود استفاده می کنند، در حالی که متهمان سامورایی را به عنوان یک سرویس «حریم خصوصی» تبلیغ می کردند، اما می دانستند که این مکان بهشتی برای جنایتکارانی است که در مقیاس بزرگ پول شویی می کنند متهمان به خوبی میدانند که بخش قابل توجهی از وجوه پردازش شده توسط ساموراییها، وجوه غیرقانونی بوده که از طریق این پلتفرم به منظور پنهانکاری منتقل شده است.»
سامورای به کاربران اجازه می دهد بیت کوین های خود را به صورت خصوصی ذخیره کنند. این برنامه همچنین یک میکسر است، به این معنی که تراکنش ها به روشی مرموز انجام می شود تا ردیابی آنها را دشوارتر کند.
حامیان این سرویس در شبکه اجتماعی X، از جمله ادوارد اسنودن، افشاگر آمریکایی تبعیدی، اقدامات مجریان قانون را محکوم کردند. اسنودن می نویسد:
“وزارت دادگستری یک بار دیگر توسعه دهندگان برنامه ای را که حریم خصوصی مالی را بازیابی می کند جرم انگاری کرده است.”