تولید آیفون SE 4 احتمالا در ماه اکتبر آغاز می شود. بهار 2025 منتشر شد

ظاهرا تولید آیفون SE 4 به زودی وارد مرحله جدیدی می شود و اپل قصد دارد تا پیش از عرضه این گوشی در سال آینده، روند تولید آن را با جدیت بیشتری توسعه دهد. به همین دلیل حجم تولید این گوشی از اکتبر 2024 افزایش خواهد یافت.

گوشی های قبلی سری SE معمولا در ماه مارس (مارس-آوریل) عرضه می شوند. در نتیجه این احتمال وجود دارد که آیفون SE 4 نیز در ژانویه یا مارس 2025 رونمایی شود. به خصوص در بازارهایی مانند چین که اپل در حال رقابت با برندهای قدرتمند اندرویدی است.

با این حال، اگر اپل نتواند به فروش خوبی در سری آیفون 16 دست یابد، احتمالاً بیش از پیش به عرضه آیفون SE 4 متکی خواهد بود.

نگاهی به مشخصات احتمالی آیفون SE 4

بر اساس گزارش The Information، اپل نسبت به مدل های قبلی سری SE تغییرات اساسی در زمینه های مختلف ایجاد کرده است و به احتمال زیاد با مشخصات قابل قبولی در طراحی، صفحه نمایش و سخت افزار آیفون SE 4 روبرو خواهیم بود.

آیفون C4

دستگاه مقرون به صرفه‌تر اپل ظاهراً دارای صفحه نمایش 6.1 اینچی OLED خواهد بود و مانند آیفون 13 از Face ID استفاده خواهد کرد. همچنین واضح است که کاربران تنها با استفاده از دوربین اصلی و سلفی عکس های خود را ثبت می کنند. با این حال، با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، کیفیت تصاویر بهبود می یابد. تراشه A18 Bionic نیز قدرت پردازشی دستگاه را افزایش می دهد.

از دیگر مشخصات احتمالی آن می توان به باتری 3279 میلی آمپر ساعتی، پشتیبانی از شارژ سیمی 20 واتی و شارژ بی سیم 12 واتی، درگاه USB-C 2.0 و تا 512 گیگابایت حافظه داخلی اشاره کرد.

منبع: https://digiato.com/mobile/iphone-se-4-production-increase-from-october-2024

گلکسی زد فلیپ 6 در تست مقاومت و فشار + فیلم با افتخار ظاهر شد

از آنجایی که گوشی‌های تاشو ساختار آسیب‌پذیرتری نسبت به گوشی‌های دیگر دارند، برخی از کاربران برای خرید آن‌ها مردد هستند. حال در تست مقاومت گلکسی زد فلیپ 6 به نظر می رسد که مقاومت و کیفیت آن نسبت به نسل های قبلی بهبود چشمگیری داشته است.

«زک نلسون» در کانال یوتیوب JerryRigEverything مقاومت Galaxy Z Flip 6 را در سه مرحله آزمایش کرد. او در ابتدای این ویدیو به تفاوت های این سری با نسل قبل اشاره می کند. تاشوی صفحه نمایش کمتر، لبه های مربعی و 4 اسلات صدا در مقایسه با 3 اسلات در نسل قبلی.

این آزمایش در سه مرحله انجام شد: مقاومت صفحه نمایش در برابر خراش، دوام در برابر سوختگی و مقاومت در برابر خم شدن.

تست مقاومت Galaxy Z Flip 6

صفحه نمایش گوشی های تاشو به دلیل استفاده از مواد پلاستیکی در برابر اجسام تیز مقاومت چندانی ندارد. در طول این آزمایش، خراش های قابل توجهی روی صفحه داخلی ایجاد شد که شدت آن در سطوح 2 و 3 مقیاس ماوس بود. در حالی که صفحه نمایش خارجی در برابر حضور Gorilla Glass Victus 2 مقاومت بیشتری داشت، شدت خراش ها در سطوح 6 و 7 بود. این بدان معناست که برای ایجاد خراش روی آنها به اجسام سخت تری نیاز است. مقاومت دستگاه در برابر گرد و غبار نیز به طور مناسب ارزیابی شده است.

در مرحله دوم، صفحه داخلی گوشی به مدت تقریبی 14 ثانیه در معرض یک فندک در حال سوختن قرار گرفت. با اینکه جای سوختگی دیدم ولی کار با صفحه مثل قبل بود و مشکل خاصی نداشت. در قسمت سوم، نلسون سعی کرد با فشار دادن و خم ، دستگاه، مقاومت آن را بررسی کند، اما صفحه نمایش یا لولا آسیبی ندیدند. طبیعتا با برداشتن لایه پلاستیکی از روی صفحه، دوام دستگاه کمتر شده و در برابر اجسام تیز آسیب پذیرتر می شود.

با بررسی این نتایج می توان گفت که دوام گلکسی زد فلیپ 6 خوب است. از ویژگی های این گوشی می توان به دوام بالای آن چه در استفاده روزانه و چه حتی در شرایط خطرناک تر اشاره کرد. از این نظر، چندین پله بالاتر از اولین مدل های گوشی های تاشو است.

منبع: https://digiato.com/mobile/galaxy-z-flip-6-resistance-test-in-3-stages-durability-against-damages

Exynos 2500 احتمالا بهتر از Apple Bionic A15 عمل خواهد کرد

Exynos 2500 چیپست جدید کره ای است که احتمالاً به نسل جدید گوشی های سری S و همچنین لپ تاپ های سامسونگ مجهز می شود. اکنون، طبق اطلاعات منتشر شده توسط یک منبع دنیای فناوری در X (توئیتر سابق)، Exynos 2500 احتمالاً بهره‌وری بیشتری نسبت به تراشه A15 اپل خواهد داشت.

شاید برتری Exynos 2500 نسبت به تراشه ای که سه سال پیش عرضه شد چندان محسوس نباشد، اما می توان آن را یک پیشرفت قابل توجه برای پردازنده های Exynos در نظر گرفت.

معماری احتمالی چیپست Exynos 2500

به گفته یک منبع آگاه، چینش هسته‌ها در این تراشه احتمالاً 1+2+3+4 خواهد بود، اگرچه سایر نسخه‌های Exynos 2500 ممکن است در پیکربندی‌های 2+2+2+4 و 1+4+5 عرضه شوند. ایجاد نسخه های مختلف این پردازنده به دلیل وجود آن در دستگاه های مختلف است. به عنوان مثال، لپ تاپ ها به انرژی بیشتری نیاز دارند و به هسته های بیشتری مجهز خواهند شد. پیش از این منبع دیگری از دنیای فناوری از احتمال وجود هسته Cortex-X5 در پردازنده Exynos 2500 خبر داده بود.

تراشه اگزینوس 2500

به نظر می رسد سامسونگ بیش از گذشته به پردازنده های Exynos متکی است. در همین راستا کره ای ها از تراشه 5 هسته ای Exynos W1000 در گلکسی واچ 5 و واچ اولترا استفاده کردند. از آنجایی که ساعت‌های قبلی سامسونگ معمولاً به تراشه‌های دو هسته‌ای مجهز بودند، گلکسی واچ ۷ و واچ اولترا احتمالاً شاهد پیشرفت‌های قابل توجهی در عملکرد و چندوظیفگی خواهند بود.

پیش از این گفته شده بود که Exynos 2500 بر اساس فرآیند 3 نانومتری TSMC تولید می‌شود و در مقایسه با نسل قبلی، قدرت بیشتری را ارائه می‌کند و همچنین انرژی کمتری مصرف می‌کند. به نظر می رسد که این امر با کوچک شدن فرآیند تولید قابل انتظار است. با این حال، باید منتظر بمانیم تا گلکسی اس 25 اوایل سال آینده عرضه شود.

منبع: https://digiato.com/computers-hardware/the-exynos-2500-efficiency-allegedly-surpasses-the-apple-a15

مقایسه بین Galaxy Watch Ultra و Apple Watch Ultra. که بهتر است؟

این دو ساعت ویژگی های مفیدی را برای کاربران اندروید و iOS ارائه می دهند.

این پست گلکسی واچ اولترا و اپل واچ اولترا را مقایسه کرد. که بهتر است؟ اولین بار در دیجیاتو ظاهر شد.

منبع: https://digiato.com/gadgets/comparison-of-galaxy-watch-ultra-and-apple-watch-ultra

مقایسه مشخصات جدول مشخصات گلکسی Z Flip 6 و Galaxy Z Flip 5+

در جریان رویداد Galaxy Unpacked 2024، سامسونگ جدیدترین تلفن های تاشو خود را به همراه ساعت های هوشمند و حلقه گلکسی معرفی کرد. در نتیجه زمان مقایسه گلکسی زد فلیپ 6 و زد فلیپ 5 فرا رسیده است. پس تا انتها با دیجیاتو همراه باشید.

مقایسه بین مشخصات گلکسی زد فلیپ 6 و گلکسی زد فلیپ 5

ابتدا نگاهی به مشخصات این دو گوشی می اندازیم:

گلکسی زد فلیپ 5 گلکسی زد فلیپ 6
165.1 x 71.9 x 6.9 (باز) 85.1 x 71.9 x 14.9 (تا شده) 165.1 x 71.9 x 6.9 (باز) 85.1 x 71.9 x 15.1 (تا شده) ابعاد (میلی متر)
187 187 وزن (گرم)
داخلی 6.7 اینچی Dynamic AMOLED 2X با رزولوشن 1080 در 2640 پیکسل و نرخ به روز رسانی 120 هرتز. خارجی 3.4 اینچی Super AMOLED با وضوح 720 در 748 پیکسل. داخلی 6.7 اینچی Dynamic AMOLED 2X با رزولوشن 1080 در 2640 پیکسل و نرخ نوسازی متغیر 120 هرتز. خارجی 3.4 اینچی Super AMOLED با وضوح 720 در 748 پیکسل. اندازه صفحه نمایش (اینچ)
اسنپدراگون 8 نسل دوم اسنپدراگون 8 نسل 3 تراشه
8/256، 8/512 12/256، 12/512 ترکیبی از رم و حافظه داخلی (GB)
تنظیمات دوربین دوگانه شامل یک دوربین ۱۲ مگاپیکسلی عریض و یک دوربین ۱۲ مگاپیکسلی فوق عریض است دوربین دوگانه شامل یک دوربین عریض 50 مگاپیکسلی با لرزشگیر اپتیکال و یک دوربین 12 مگاپیکسلی فوق عریض است. دوربین اصلی
10 مگاپیکسل 10 مگاپیکسل دوربین سلفی
3700 4000 باتری (mAh)
بلوتوث 5.4، GPS، Wi-Fi 6E، نوع C، LTE، 5G بلوتوث 5.4، GPS، Wi-Fi 6E، نوع C، LTE، 5G پیوندها
Android 14/One UI 6.1 Android 14/One UI 6.1 سیستم عامل / رابط کاربری
حسگر اثر انگشت خازنی (لبه جانبی)، شتاب سنج، فشارسنج، سنسور ژیروسکوپ، سنسور ژئومغناطیسی، سنسور هال، حسگر مجاورتی، سنسور نور حسگر اثر انگشت خازنی (لبه جانبی)، شتاب سنج، فشارسنج، سنسور ژیروسکوپ، سنسور ژئومغناطیسی، سنسور هال، حسگر مجاورتی، سنسور نور حسگرها
999 دلار 1199 دلار قیمت پایه

مقایسه طراحی Galaxy Z Flip 6 و Galaxy Z Flip 5

مقایسه Z Flip 6 و Z Flip 5

زبان طراحی این گوشی نسبت به نسل قبل تغییر چندانی نکرده است و در پشت دستگاه شاهد چیدمان دوربین ها به صورت افقی هستیم. ابعاد صفحه نمایش خارجی تغییر نکرده است و ابزارهای مورد نیاز کاربران را نمایش می دهد. از سوی دیگر، این صفحه نمایش امکان دسترسی به عملکردهای کمکی هوش مصنوعی را بدون باز ، دستگاه فراهم می کند. کره ای ها از قاب آلومینیومی آرمور و گوریلا گلس ویکتوس 2 برای افزایش دوام دستگاه در برابر ضربه ها استفاده کردند. علاوه بر این، گواهی IP48 نیز در مشخصات این گوشی گنجانده شده است که نشان دهنده مقاومت نسبی دستگاه در برابر گرد و غبار و آلودگی است.

مقایسه صفحه نمایش Galaxy Z Flip 6 و Galaxy Z Flip 5

مقایسه Z Flip 6 و Z Flip 5

در این بخش، هر دو گوشی دارای ویژگی های نسبتا مشابهی هستند. با این تفاوت که وجود فناوری LTPO کره ای نرخ نوسازی متغیر تا 120 هرتز و مصرف انرژی کمتری را برای کاربران Z Flip 6 به ارمغان می آورد. روشنایی صفحه نمایش Z Flip 6 نیز به حداکثر 2600 نیت می رسد. برای نسل قبلی 1750 نیت بود.

مقایسه دوربین بین Galaxy Z Flip 6 و Galaxy Z Flip 5

مقایسه Z Flip 6 و Z Flip 5

سامسونگ تغییری در این بخش ایجاد کرده و دوربین اصلی 12 مگاپیکسلی قبلی را با لنز 50 مگاپیکسلی جایگزین کرده است. دوربین فوق عریض هنوز 12 مگاپیکسلی دارد و دوربین جلو می تواند عکس های با کیفیت 10 مگاپیکسلی را ثبت کند. وجود ابزارهای بهره وری هوش مصنوعی همچنین به شما امکان ویرایش و ایجاد تصاویر با کیفیت بالا را می دهد.

مقایسه بین پردازنده های Galaxy Z Flip 6 و Galaxy Z Flip 5

مقایسه Z Flip 6 و Z Flip 5

با اسنپدراگون 8 نسل 3، کاربران با عملکرد پردازشی دستگاه احساس راحتی می کنند. قدرتمندترین تراشه اندروید مجهز به Cortex قدرتمند است کوالکام ادعا می کند که واحد گرافیکی این تراشه 25 درصد سریعتر از نسل قبلی کار می کند و انرژی کمتری را هدر می دهد. البته نسل اسنپدراگون 8 2 نیز به شیوه خود می تواند از پس کارهای سنگین برآید و با معرفی Gemini و هوش مصنوعی در Z Flip 5، کاربران به راحتی از مزایای Galaxy AI بهره مند شوند.

هر دو Z Flip 6 و Z Flip 5 فضای ذخیره سازی یکسانی را در اختیار کاربران قرار می دهند. با این حال، رم 12 گیگابایتی Z Flip 6 این گوشی را یک پله بالاتر از نسل قبلی قرار می دهد. Z Flip 6 همچنین از سیستم عامل اندروید 14 و رابط کاربری One UI 6.1 پشتیبانی می کند و هفت سال پشتیبانی نرم افزاری دریافت می کند.

مقایسه باتری گلکسی Z Flip 6 و Galaxy Z Flip 5

در حالی که نسل قبلی با باتری 3700 میلی آمپر ساعتی عرضه می شد، گوشی Z Flip با باتری 4000 میلی آمپر ساعتی عرضه می شود و از شارژ سیمی 25 واتی و شارژ بی سیم سریع پشتیبانی می کند. البته مشکل راه اندازی آداپتور بر عهده شماست.

نتیجه

عرضه جهانی Galaxy Z Flip 6 به زودی در کنار برادر بزرگتر خود Z Fold 6 آغاز خواهد شد و سامسونگ با ارائه ویژگی های چشمگیر مانند ابزارهای هوش مصنوعی و عملکرد گرافیکی مناسب سعی در فروش بیشتر دارد. وجود Geminai و Galaxy AI یکی دیگر از ویژگی های متمایز است که تجربه کاربری متفاوتی را برای خریداران ایجاد می کند.

گلکسی زد فلیپ 6 با قیمت پایه 1199 دلار عرضه می شود و از 24 جولای (3 مرداد) در بازار جهانی عرضه می شود.

حمایت مالی از این رویداد در وب سایت دیجیاتو هلوست. با اپلیکیشن Hello Personal Accountant، حساب ها و کتاب های شما در دستان شماست!

منبع: https://digiato.com/mobile/comparison-of-specifications-of-galaxy-z-flip-6-and-galaxy-z-flip-5

آیا Llama 3 می تواند دنیای مدل های زبانی را متحول کند؟

مدت ها پیش بود که OpenAI از GPT-4o رونمایی کرد و گوگل نیز در جریان رویداد I/O 2024 خود، حضور جمینا را در مرورگر کروم اعلام کرد، با این حال، یکی دیگر از بازیکنانی که نباید فراموش کنیم، مدل شگفت انگیز متا زبان، Llama 3 است این مدل مورد استفاده قرار می گیرد زبان اختصاصی متا مورد علاقه تعداد زیادی از کاربران است و منبع باز آن در کنار سایر ویژگی ها آن را به رقیبی جدی برای پلتفرم های دیگر مانند ChatGPT و Gemina تبدیل کرده است. برخی از توسعه دهندگان نیز Llama 3 را در برخی زمینه ها برتر از سایر رقبا می دانند و با توجه به معیارهای منتشر شده در محاسبات، ریاضیات و دانش عمومی، عملکرد مدل جدید فرازبان را سریعتر و دقیق تر ارزیابی می کنند.

دسترسی عمومی به Llama 3

زمانی که ChatGPT راه اندازی شد، تنها تعداد کمی از کاربران از این مدل زبان مطلع بودند و به مرور زمان و با عملکرد شگفت انگیز خود، این چت بات توانسته است در مدت زمان کوتاهی گروه زیادی از کاربران را به خود جذب کند. اما برخلاف ChatGPT، Llama 3 در شبکه های مجازی مانند اینستاگرام، فیس بوک و واتس اپ در دسترس خواهد بود و میلیاردها کاربر از خدمات آن بهره مند خواهند شد. در نتیجه برنامه ریزی مناسب و استفاده از این ظرفیت بالای کاربران، می تواند Lama 3 را به عنوان بهترین مدل زبان فعلی از رقبای خود جلو بیاندازد.

لاما 3

کاملا رایگان

تجربه نشان داده است که متا بر خلاف سایر شرکت هایی که به دلیل سرمایه گذاری های کلان در این زمینه به بازگشت سرمایه نسبتا سریع خود فکر می کنند، عجله ای برای کسب درآمد از خدمات خود ندارد.

متا با ایجاد زیرساخت مناسب برای نگهداری داده ها و کسب درآمد از خدمات مختلف خود، می تواند لاما 3 را به صورت رایگان در اختیار کاربران خود قرار دهد. متا همچنین با سرمایه گذاری های بیشتر در آینده قدرت محاسباتی مدل زبان خود را افزایش خواهد داد تا کاربران بتوانند به صورت رایگان به این مدل زبان دسترسی داشته باشند.

Llama 3، یک مدل زبان منبع باز

اگرچه کاربران عمومی از هزینه اشتراک در این مدل ها آگاه هستند. اما توسعه دهندگان ماهیت منبع باز مدل های زبان را یک مزیت می دانند. در نتیجه، Llama 3 به عنوان یک مدل زبان متن باز، به توسعه دهندگان این امکان را می دهد که ببینند چگونه دستورات در آن مدل زبان پیاده سازی شده و سپس تغییرات مورد نیاز را اعمال کنند. در نتیجه، کارشناسان بیشتری در توسعه Llama 3 نقش خواهند داشت و روند گسترش و تقویت این مدل زبانی سریعتر پیش خواهد رفت.

لاما 3

عملکرد ثابت و بهینه Llama 3

بسیاری از مدل‌های زبان فعلی علیرغم عملکرد خوبشان، به شدت به قدرت پردازش و محاسبات وابسته هستند. این بدان معناست که این مدل‌ها برای پردازش محاسبات به منابع قدرتمندی متکی هستند که گاهی نه تنها در آموزش مدل‌ها، بلکه در پردازش پاسخ‌ها و تأخیر پاسخ‌ها نیز با مشکل مواجه می‌شوند.

لاما 3

اما Llama 3 را می توان یک استثنا در این مورد دانست، زیرا این مدل قادر است روی سخت افزار معمولی لپ تاپ کار کند و راه حل هایی برای کاهش بار محاسباتی ارائه دهد. در حال حاضر، این مدل زبان از 70 میلیارد پارامتر در ارائه پاسخ های خود استفاده می کند، در حالی که نسخه های داخلی Llama از حداکثر 400 میلیارد پارامتر استفاده می کنند. در نتیجه، این فناوری نشان می‌دهد که ممکن است در آینده نزدیک شاهد قابلیت‌های هوش مصنوعی در دستگاه‌های کوچک‌تر مانند تلفن‌های همراه، عینک‌های هوشمند و هدست‌های واقعیت مجازی باشیم.

نتیجه

اگرچه Llama 3 کمی متفاوت از سایر مدل های زبان عمل می کند، اما هنوز فاقد ویژگی های اساسی است که رقبای خود ارائه می دهند. این مدل زبان همچنان متن محور است و نمی تواند نقش هوش مصنوعی چند وجهی را ایفا کند. همچنین قادر به پردازش ویدئو، صدا و تصاویر نیست و به دستورات صوتی کاربران پاسخ نمی دهد. علاوه بر این، کاربران فقط می توانند با Llama 3 به زبان انگلیسی ارتباط برقرار کنند. اما این مشکلات به زودی حل خواهد شد تا لاما 3 با قابلیت های بالاتری در زمینه پردازش اکانت ها و پاسخگویی به کاربران کار کند و کمی متفاوت از سایر رقبا ظاهر شود.

منبع: https://digiato.com/artificial-intelligence/can-llama-3-revolutionize-world-of-language-models

از تامین قطعات یدکی تا زیرساخت؛ چرا هوش مصنوعی فناوری گرانی است؟

ChatGPT مدت زیادی است که وجود داشته است. چت باتی که رنگ جدیدی به دنیای هوش مصنوعی بخشید و توجه کاربران عمومی و همچنین سرمایه گذاران این حوزه را بیش از پیش به خود جلب کرد. در واقع، این چت بات ثابت کرده است که هوش مصنوعی پتانسیل درآمدزایی بالایی برای بسیاری از غول های فناوری دارد. اما چرا هوش مصنوعی چنین فناوری گران قیمتی است؟

آخرین گزارش سه ماهه گوگل و مایکروسافت حکایت از افزایش چشمگیر درآمدهای ابری این دو شرکت دارد که دلیل اصلی آن توجه بیشتر مشتریان به خدمات هوش مصنوعی است. در نتیجه این استقبال، انتظار می رود سرمایه گذاران بیشتری وارد حوزه هوش مصنوعی شوند و شرکت ها نیز خدمات بیشتری در این زمینه به کاربران ارائه دهند. با این حال، افزایش هزینه های تحقیقات و خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی برخی از سرمایه گذاران را نگران کرده است. به عنوان مثال ارزش سهام متا به دلیل کاهش غیرمنتظره درآمدهای هوش مصنوعی کاهش یافت و این احتمال وجود دارد که همین سناریو برای سایر شرکت ها نیز تکرار شود.

هوش مصنوعی

مایکروسافت در 25 آوریل 2024 (6 اردیبهشت 1403 هجری شمسی) اعلام کرد که در سه ماهه اول سال 14 میلیارد دلار در زمینه هوش مصنوعی سرمایه گذاری کرده است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته 79 درصد افزایش داشته است و این میزان احتمال دارد به تدریج افزایش یابد. متا همچنین نسبت به سال گذشته ۴۲ درصد سرمایه گذاری خود را افزایش داد و با اختصاص بودجه ای بین ۳۵ تا ۴۰ میلیارد دلار به دنبال انجام تحقیقات بیشتر در زمینه هوش مصنوعی است.

انتظار می رفت که هزینه توسعه هوش مصنوعی افزایش یابد. زیرا با گذشت زمان پیچیدگی ها و الگوریتم های هوش مصنوعی دستخوش تغییرات بیشتری می شود و در عین حال تقاضا و نیاز عمومی به این فناوری روز به روز بیشتر می شود. در نتیجه، پاسخگویی به نیازهای مشتری، البته نیازمند زیرساخت های بیشتر و مجهزتر است. در این مقاله به عوامل موثر بر افزایش هزینه های توسعه هوش مصنوعی می پردازیم. پس تا انتها با دیجیاتو همراه باشید.

توسعه مدل های زبانی برای هوش مصنوعی

ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT از مدل‌های زبان بزرگ حاوی طیف وسیعی از داده‌ها مانند کتاب‌ها، مقالات و بررسی‌ها برای ارائه پاسخ‌های بهینه به پرسش‌های کاربران استفاده می‌کنند. بسیاری از شرکت های پیشرو در این زمینه نیز بر این باورند که با توسعه روزافزون هوش مصنوعی، نیاز به این فناوری برای مدل های زبانی بزرگتر و کاملتر آشکارتر خواهد شد.

هوش مصنوعی

توسعه این مدل ها به ارائه داده های کامل تر، افزایش قدرت محاسباتی و آموزش سیستم های بیشتر بستگی دارد. با این حال، انجام چنین عملیاتی مستلزم هزینه زیادی است. به عنوان مثال، داریو آمودی، مدیر عامل Entropic، در مصاحبه ای اعلام کرد که آموزش مدل های هوش مصنوعی در شرایط فعلی تقریباً 100 میلیون دلار هزینه دارد. او همچنین به افزایش 5 تا 10 میلیارد دلاری هزینه آموزش مدل های آینده (در سال های 2025 و 2026) اشاره کرد.

هزینه قطعات هوش مصنوعی

شرکت‌های توسعه‌دهنده هوش مصنوعی از واحدهای پردازش گرافیکی (GPU) به‌ویژه اجزای Nvidia برای پردازش حجم زیادی از داده‌ها با سرعت بالا استفاده می‌کنند. با این حال، این قطعات البته کمیاب و گران هستند و برخی مانند H100 انویدیا با قیمت 30000 دلار یا بیشتر به فروش می رسند. برخی از شرکت ها نیز به اجاره قطعات مورد نظر خود متوسل شده اند، اما این امر نیز برای شرکت ها هزینه زیادی دارد. به عنوان مثال، اجاره برخی از قطعات Nvidia H100 حدود 100 دلار در ساعت برای تیم توسعه هزینه دارد.

هوش مصنوعی

انویدیا اخیرا معماری پردازنده جدیدی به نام بلک ول معرفی کرده است که نقش مهمی در پردازش داده های هوش مصنوعی ایفا می کند. کارشناسان انویدیا تخمین زدند که برای آموزش یک مدل هوش مصنوعی با 1.8 تریلیون پارامتر مانند GPT-4 به حدود 2000 پردازنده Blackwell نیاز است که در صورت استفاده از اجزای Hopper این تعداد به 8000 پردازنده می رسد. در نتیجه هزینه بالای استفاده از این قطعات می تواند سرعت پیشرفت و توسعه هوش مصنوعی و چت بات های ساخته شده بر روی آن را کاهش دهد.

مراکز داده

شرکت ها پس از خرید پردازنده های گرافیکی به مکانی مناسب برای نگهداری و استفاده از آنها نیاز دارند. برای این منظور متا، آمازون، مایکروسافت، گوگل و سایر شرکت های توسعه در حال بررسی ساخت مراکز داده جدید هستند. مراکز به طور خاص برای این شرکت ها طراحی شده اند و از قفسه های محکم، سیستم های تبرید و انواع تجهیزات الکتریکی مانند ژنراتورهای آماده به کار بهره می برند.

هوش مصنوعی

گروه تحقیقاتی Dell’Oro تخمین زده است که امسال شرکت ها حدود 294 میلیارد دلار برای ساخت و تجهیز مراکز داده خود اختصاص خواهند داد. این در حالی است که در سال 2020 حدود 193 میلیارد دلار در این زمینه هزینه شده است که نشان دهنده گسترش خدمات دیجیتالی مانند پخش ویدئو، توسعه داده و پلتفرم های اجتماعی است. طبیعتاً بخشی از این هزینه ها صرف خرید قطعات گران قیمت از Nvidia و سایر سخت افزارهای تخصصی مورد نیاز برای رشد خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی می شود.

حقوق ناشران

اگرچه بیشتر هزینه ها صرف خرید پردازنده ها و مراکز داده می شود، برخی از شرکت ها میلیون ها دلار را برای خرید حق چاپ از ناشران هزینه می کنند. به عنوان مثال، OpenAI با چندین ناشر اروپایی برای استفاده از محتوای آنها در ChatGPT به توافقاتی دست یافته است و به گفته بلومبرگ، 10 میلیون یورو به Axel Springer SE برای نمایش محتوای خبری آنها در چت بات پرداخت می کند. رهبران OpenAI همچنین با رسانه های دیگر مانند CNN، Time و Fox News در مورد این موضوع صحبت کردند.

سایر شرکت‌ها نیز بیکار نیستند و به دنبال راه‌هایی برای ارائه داده‌های زبانی مورد نیاز برای ساخت ابزارهای هوش مصنوعی هستند. بر اساس گزارش رویترز، گوگل قراردادی 60 میلیون دلاری برای خرید کپی رایت محتوا از Reddit دارد و به گفته نیویورک تایمز، تیم متا در حال بررسی ارزش خرید حق چاپ کتاب Simon & Schuster است. البته رقابت بین غول‌های فناوری تنها به خرید حق چاپ محدود نمی‌شود، آنها در استخدام کارگران با استعداد و توسعه‌دهندگان ماهر نیز با چالش‌هایی روبرو هستند.

جایگزین های ارزان تر

اگرچه مایکروسافت همیشه نقش اصلی را در ارائه مدل های زبان بزرگ ایفا کرده است، اما اخیراً اعلام کرده است که رویکرد متفاوتی را در پیش گرفته است. در نتیجه، این شرکت سه مدل زبان کوچک‌تر را معرفی کرد که به قدرت محاسباتی کمتری نسبت به مدل‌های بزرگتر نیاز دارند. علاوه بر مایکروسافت، برخی از شرکت‌های دیگر مانند هوش مصنوعی Sakana بر روی توسعه مدل‌های زبان کوچک‌تر تمرکز کرده‌اند.

هوش مصنوعی

به گفته مایکروسافت، مدل های زبان بزرگ هنوز ابزار اصلی در توسعه، تجزیه و تحلیل و درک داده های پیچیده آن هستند. با این حال، مدل های کوچکتر می توانند برای برخی فعالیت ها مفید باشند و نیاز به مدل های بزرگتر را کاهش دهند. البته برخی افراد بر این باورند که داشتن مدل های زبان بزرگ تحت هر شرایطی برای کاربران مفید است، حتی اگر هزینه بیشتری به همراه داشته باشد.

منبع: https://digiato.com/artificial-intelligence/why-artificial-intelligence-is-so-expensive

شکاف نوآوری در گوشی های پرچمدار اندرویدی؛ وضعیت چگونه تغییر می کند؟

طی چند سال گذشته، بسیاری از شرکت‌های پیشرو اندرویدی از تولیدکنندگان مختلف وارد بازارهای جهانی شده‌اند و هر کدام با لوگوهای مختلف به دنبال دستیابی به جایگاه مورد نظر خود بوده‌اند. با این حال، تعداد گوشی های خوب در چنین بازاری کم است و طراحی تکراری و عدم خلاقیت، انتخاب دستگاه مورد نظر را برای کاربران دشوار می کند. از سوی دیگر برخی از برندهای تولیدکننده، نسل جدید گوشی های پرچمدار خود را با تغییرات جزئی و قیمت های بالاتر عرضه می کنند که این یکی دیگر از مشکلات است. در حالی که اندروید به عنوان یک سیستم عامل پویا قابلیت های مختلفی را به کاربران ارائه می دهد و به شدت با iOS رقابت می کند. بنابراین استفاده از راهکارهای خلاقانه‌تر در بخش‌های سخت‌افزاری پرچم‌داران می‌تواند رقابت را در این بازه قیمتی زنده کند.

قیمت بالای گوشی های پرچمدار اندرویدی با توجه به سطح بالای عملکرد و طراحی سخت افزاری نسبت به سایر گوشی ها توجیه می شود. کره ای ها در سری گلکسی اس 24 با ارائه هوش مصنوعی و ابزارهایی مانند Circle برای جستجو، علاوه بر استفاده از قاب تیتانیومی، سعی کردند رنگ دیگری به سری گوشی های جدید خود ببخشند. اما استفاده از قاب تیتانیومی بیشتر شبیه کپی ، اپل بود تا طراحی جدید. در نتیجه این سوال برای کاربران ایجاد شده است که آیا یک فریم تک تیتانیومی و قابلیت‌های هوش مصنوعی 1300 دلار ارزش دارد؟ چرا نمی توانید یک بدنه منحصر به فرد غیر تیتانیومی با مواد اولیه مختلف طراحی کنید؟

اندروید اصلی

اگرچه هوش مصنوعی آخرین کلمه کلیدی است که برندها برای متمایز ، گوشی های خود از سایر رقبا استفاده می کنند، اما علاوه بر بخش نرم افزاری، کاربران ویژگی های ملموس و کاربردی تری را نیز در سخت افزار می خواهند. دوربین ها به کندی پیش می روند و گاهی بدتر از نسل قبلی عمل می کنند. به عنوان مثال، گلکسی اس 24 اولترا دیگر قابلیت زوم 10 برابری نسل قبل را ندارد و گاهی اوقات عکس های با کیفیت پایین تری می گیرد. ویژگی هایی مانند ذخیره سازی قابل حمل، جک هدفون و باتری های قابل تعویض نیز سال هاست که از گوشی ها حذف شده اند.

OnePlus به لطف همکاری با Hasselblad از تنظیمات دوربین متفاوتی استفاده می کند و Sony Xperia 5V همچنان از جک هدفون و حافظه قابل حمل پشتیبانی می کند. از سوی دیگر، ایسوس با استفاده از طراحی جذاب و ویژگی های منحصر به فرد در سری گوشی های گیمینگ ROG خود و همچنین Zenphone، حس خوبی را به کاربران خود منتقل می کند. اما تفاوت ها و تفاوت ها تنها به موارد ذکر شده محدود می شود و در بسیاری از زنان پیشگام شاهد ادامه روند تکراری و کمبود خلاقیت هستیم.

اندروید اصلی

وجود برندهای خلاق کلید تغییر شرایط است

ظاهرا مشکل را باید در برندهای مسلط در بازار جستجو کرد. در حال حاضر، سامسونگ و گوگل بازیگران اصلی بازار تلفن های اندرویدی ایالات متحده هستند و برندهای نوآور دیگری مانند OnePlus سهم کمتری دارند.

تعدادی از تولیدکنندگان به طور کامل از بازار گوشی های اندرویدی کنار رفته اند و کمتر کسی به دستگاه ها و نوآوری های آنها اشاره می کند. به عنوان مثال، ال‌جی یکی از شرکت‌هایی است که در زمان خود از طراحی‌های منحصربه‌فرد استفاده کرد و گوشی‌های جالبی مانند سری Optimus، سری V و LG Wing را روانه بازار کرد. اما وجود آنها در سال 2021 به پایان رسید و برای همیشه از بازار گوشی های اندرویدی خداحافظی کردند. گوشی های موتورولا در دهه قبل نیز طراحی جالبی داشتند اما اکنون سهم این شرکت در بازار گوشی های اندرویدی محدود است و بیشتر در رده قیمتی متوسط ​​و اقتصادی فعالیت می کند.

اندروید اصلی

اگر آینده بهتری را برای پرچمداران اندرویدی تصور می کنید، قطعا وان پلاس بازیگر اصلی خواهد بود. شرکتی که ثابت کرده است با استفاده از طرح های مختلف و قیمت های مقرون به صرفه می تواند با رقبای اصلی خود رقابت کند. نوبیا نیز اخیراً با گوشی Z60 Ultra وارد بازار آمریکا شد و با عملکرد سخت افزاری چشمگیر به ویژه در گوشی های گیمینگ در بازار جهانی نامی برای خود دست و پا کرد. سونی علیرغم سهم بسیار محدودی که در بازار جهانی دارد، استقلال مالی کامل دارد و در سایر بخش‌ها مانند کنسول‌های بازی پیشرو است. در نتیجه، سونی برای گسترش سهم خود می تواند سیاستی مشابه اپل اتخاذ کند و اکوسیستم خود را توسعه دهد.

رقبای جدید کلید تغییر وضعیت فعلی هستند. با عملکرد خود، می تواند برندهای دیگر را مجبور به تمرکز مجدد بر روی نوآوری و هیجان کند و از همه مهمتر، آزادی انتخاب در مورد قابلیت های تلفن و قیمت گذاری را برای مشتریان فراهم کند.

منبع: https://digiato.com/mobile/is-creativity-coming-back-with-smaller-brands-in-flagship-mobiles

مایکروسافت بینگ چگونه به محافظت از فایروال بزرگ چینی کمک می کند؟

در بهار 2021 و پیش از سی و دومین سالگرد کشتار میدان تیان‌آن‌من، کاربران بینگ در ایالات متحده و اروپا متوجه محدودیت دسترسی به برخی از محتوای مرتبط شدند. پینگ از نشان دادن عکس های «مرد تانک»، معترضی که در جریان اعتراضات دموکراسی خواهانه در چین در سال 1989 در مقابل یک ستون زرهی ایستاده بود، خودداری کرد و هیچ نتیجه گیری در مورد آن ارائه نکرد. اگرچه یکی از سخنگویان مایکروسافت این را به خطای انسانی نسبت داد، اما آنها سهواً نسخه چینی محدود شده Bing را برای کاربران سراسر جهان اعمال کردند. حال در این مقاله نگاهی گذرا به نحوه همکاری مایکروسافت و دولت پکن در حفظ فایروال بزرگ چین خواهیم داشت و در مورد چالش های این همکاری صحبت خواهیم کرد.

چالش های کسب و کار در چین

مدت‌هاست که حضور در چین برای شرکت‌های اینترنتی آمریکایی با مشکلاتی همراه بوده است و آنها برای فعالیت باید محدودیت‌هایی را برای ارائه خدمات آنلاین به کاربران چینی اعمال کنند. این چالش ها باعث شد گوگل و یاهو چین را ، کنند و سرویس هایی مانند فیس بوک، اسنپ چت و ایکس (توئیتر سابق) را از دسترس خارج کنند.

مایکروسافت

در 1 ژوئن 2009، بینگ عملیات خود را در چین آغاز کرد، اما با انحلال سریع توسط دولت مرکزی مواجه شد. اگرچه تصور اولیه شرکت این بود که این یک خطای فنی بوده است، اما بعداً مشخص شد که در سطح شبکه از دسترس خارج شده است. به همین دلیل مذاکرات متعددی بین وکلای مایکروسافت و مقامات چینی صورت گرفت که نتیجه آن بازگشت بینگ به بازار چین بود. البته برخی گزارش های غیررسمی از توافق پشت پرده خانواده ردموند و چینی ها برای سانسور اینترنت و اعمال محدودیت برای موتور جستجوی بینگ خبر دادند. با ادامه استراتژی بینگ در ارائه نتایج جستجوی بهتر با حاشیه تبلیغاتی کمتر، توانست به پیروزی موتور جستجوی مایکروسافت در چین دست یابد.

اما برخلاف مایکروسافت، گوگل تصمیم به ، چین گرفته است. موتور جستجوی این شرکت در سال 2006 در چین راه اندازی شد، اما چهار سال بعد، افزایش محدودیت ها و حمله سایبری به زیرساخت های آن، رهبران این شرکت را به خروج از بازار چین سوق داد. طبیعتا پس از مدتی ایده توسعه موتور جستجوی گوگل سانسور شده برای کاربران چینی به وجود آمد، اما چنین طرحی توسط تیم مدیریت گوگل در سال 2018 کنار گذاشته شد.

همکاری بین مایکروسافت و دولت پکن

مایکروسافت از سال 2009 با ارائه نسخه جداگانه و چینی بینگ علاوه بر محدودیت های دولت مرکزی، توانسته به حضور خود ادامه دهد. بیل گیتس، مدیر عامل سابق مایکروسافت نیز از همکاری با چینی ها برای توسعه نوآوری در سلامت و علم حمایت کرد و نگرانی ها در مورد سانسور اینترنت در چین را غیر ضروری خواند. همکاری گیتس با چینی ها حتی پس از استعفای وی از هیئت مدیره مایکروسافت نیز ادامه داشت و از سال 2020 با افراد مهمی مانند شی جین پینگ، رئیس جمهور چین دیدار کرده است.

مایکروسافت

این سیاست توسط سایر مدیران ارشد مایکروسافت ادامه یافت و ساتیا نادلا، مدیر عامل فعلی این شرکت نیز نظر مشابهی در مورد اهمیت ارائه خدمات اینترنتی داشت. اما ظاهرا نادلا و برخی دیگر از مدیران ارشد مایکروسافت اهمیت فعالیت های این شرکت در چین را کم اهمیت جلوه داده اند و بر اساس گزارش برد اسمیت، رئیس مایکروسافت، بازار چین تنها 1.8 درصد از فروش جهانی این شرکت را تشکیل می دهد. اما با وجود این سهم کم، بینگ توانست در یک دوره پنج ماهه در سال 2023 و ژانویه 2024 به مقام اول در موتورهای جستجوی دسکتاپ در چین دست یابد.

مایکروسافت با ده‌ها هزار شرکت چینی در بخش‌های مختلف مانند تولید، بهداشت، انرژی، خودرو و غیره همکاری کرده است. حدود دو سال پیش، یانگ هو، رئیس بخش چین مایکروسافت، برنامه‌های خود را برای افزایش حداقل 10000 واحد اعلام کرد. وی گفت که این شرکت در تلاش است تا پروژه های بیشتری را در چین توسعه دهد. علاوه بر این، مایکروسافت با انتشار مقاله ای به زبان چینی در وب سایت خود، بر روابط توسعه ای خود با شرکای چینی تاکید کرد و حضور در چین را فرصتی مناسب برای جذب استعدادها و دسترسی به فرصت های تجاری دانست.

وضعیت اینترنت در چین

لیو پینگیو، سخنگوی سفارت چین در واشنگتن بر آزادی دسترسی به محتوا در چین تاکید می کند و به گفته وی، دولت مرکزی از حضور شرکت های خارجی برای کار در این کشور استقبال می کند. با این حال، منتقدان معتقدند که شیوه های تجاری مایکروسافت در چین با تعهدات دموکراتیک این شرکت در تضاد است. یاکیو وانگ، مدیر تحقیقات Freedom House نیز نوع فعالیت مایکروسافت در چین را به عنوان یک شرکت مدعی دموکراسی نگران کننده می داند. طبیعتاً مایکروسافت با چنین انتقادی مخالف است و با اعمال حداقل محدودیت ها، بینگ اغلب تنها موتور جستجوی موجود در چین است.

مایکروسافت

با این حال، بینگ به طور کلی سایت های خبری غربی و ویکی پدیا را سانسور می کند. جستجوهای کاربران چینی برای نسل کشی اقلیت های قومی اویغور، نقض حقوق بشر و اردوگاه های کار در بینگ بی نتیجه است و با نتایجی مانند انکار رسانه های دولتی و تبلیغات رسانه ای ضدغربی مواجه می شود. مایکروسافت این الگوریتم را برای سایر کلمات موجود در لیست سیاه چین نیز اعمال کرده است و جستجوی آن شامل نمایش اخبار از رسانه ها یا وب سایت های دولتی چین است. شایان ذکر است که حتی جستجوهای مربوط به سانسور و راه حل های دولت چین فیلتر می شوند.

فرآیند سانسور اینترنت در چین

هنگامی که یک کاربر جستجو را آغاز می کند، جستجوی او از سرورهای چین عبور می کند و این سرورها فیلتری را برای اطمینان از حذف اطلاعات سانسور شده اعمال می کنند. این فرآیند بسیار شبیه به نحوه پیروی گوگل و مایکروسافت از قوانین مربوط به محتوای زشت یا حق چاپ در کشورهای مختلف است. اما تفاوت اصلی را می توان در محتوای مسدود شده یافت. سیستم‌های یادگیری ماشینی متن، تصاویر و داده‌های ابری را تجزیه و تحلیل می‌کنند تا صفحات وب را اسکن کنند و تعیین کنند که آیا مقررات داخلی آن محتوا را نقض می‌کند یا خیر. بر اساس این فرآیند و تجزیه و تحلیل داده ها، به هر صفحه یک امتیاز (بسته به میزان رعایت قوانین) داده می شود.

مایکروسافت

از سوی دیگر، مقامات چینی گاهی از طریق وکلای مایکروسافت آخرین موضوعات غیرمجاز و سانسور شده را به شرکت اطلاع می دهند و گاهی نیز تیم فنی بینگ به صورت خودکار موارد احتمالی را شناسایی و رصد می کند. هنگام بررسی این محتواها، مایکروسافت منابع انسانی را به جای هوش مصنوعی و سایر ابزارهای آنلاین اختصاص داد تا فرآیند محدودیت به درستی پیش برود. به عنوان مثال، در چین، یک تیم کوچک از مهندسان چینی مسئولیت اصلی نظارت و کنترل محتوا را بر عهده دارند. این تیم علاوه بر بررسی محتوا، برای توسعه فناوری‌هایی که در چین ممنوع هستند اما در سایر نقاط جهان در دسترس هستند، کار می‌کند. مانند کمک خلبان هوش مصنوعی بینگ.

مشکلات احتمالی حضور چینی ها در مایکروسافت

وابستگی به نیروهای چینی، همراه با مزیت های تجاری، می تواند مشکلاتی را برای خانواده ردموند ایجاد کند. اگرچه رویکرد مایکروسافت بر توسعه جهانی فناوری ها تاکید دارد، تنش های ژئوپلیتیکی بین پکن و واشنگتن می تواند بر این رویکرد سایه افکند. اکنون مقامات ایالات متحده این سوال را مطرح کرده اند که با وجود تضمین های ارائه شده، آیا ادامه فعالیت مایکروسافت در چین صلاح است یا خیر؟ زیرا نگرانی هایی در مورد سوابق و فعالیت های حقوق بشر چین وجود دارد که ممکن است در آینده تهدیدی برای امنیت ملی ایالات متحده تلقی شود.

مایکروسافت

اما ساتیا نادلا، برخلاف مقامات دولتی، حضور در چین را ابزاری برای پیشبرد اهداف آمریکا می‌داند و این روش را «تغییر مسیر تخصص چینی در جهت ایجاد مالکیت معنوی آمریکا» می‌داند. نادلا همچنین به تحقیقات یادگیری ماشینی که به زبان ماندارین انجام می‌شود اشاره کرد و آن را راهی برای همکاری جهانی در توسعه فناوری می‌داند. وی همچنین نسبت به بسته شدن درهای پیشرفت و دانش جهانی هشدار داد و این امر را یک اشتباه بزرگ تاریخی برای کشور توصیف کرد.

سانسور اینترنت، الگویی برای کشورهای دیگر؟

منتقدان معتقدند کشورهای دیگر می توانند از سیستم فیلتر چین به عنوان الگویی برای معماری اینترنت خود استفاده کنند. به عنوان مثال، دولت هند بخشی از سیاست اینترنتی چین را در کشور خود اجرا کرده است و روسیه نیز به دنبال حذف محتوا و محتوای ضد دولت فدرال در وب سایت بینگ است. البته، مایکروسافت می گوید که روش کار در چین را در سایر کشورها اعمال نخواهد کرد.

علاوه بر نظارت بر تصاویر و رویدادهای مربوط به Tank Man، محققان Citizen Lab در می 2022 یک ویژگی Bing را کشف کردند که نام‌ها و موضوعات حساس چینی را برای کاربران در سراسر جهان از جمله ایالات متحده و کانادا فیلتر می‌کند. اکنون این پرسش‌هایی را در مورد تعادل بین سانسور و آزادی بیان بین کاربران مختلف ایجاد می‌کند و ممکن است بحث‌های زیادی را در مورد محدود ، دسترسی به محتوا در کشورهای دیگر ایجاد کند.

منبع: https://digiato.com/internet-network/microsoft-bing-help-maintain-china-great-firewall

مسیر خاکستری گوگل؛ آیا مدیران سیلیکون ولی راه خود را برای موفقیت گم کرده اند؟

دیری نگذشت که دستکاری و تولید تصاویر دروغین، نژادپرستانه و سیاسی توسط Jaminai به اعتبار این چت بات و شرکت سازنده آن یعنی گوگل لطمه زد و موجی از انتقادات را متوجه این شرکت کرد. اما این تنها بخشی از وضعیت بسیار نامطلوب فعلی برای گوگل است. پیش از این، ساندار پیچای، مدیرعامل آلفابت، گوگل را اولین شرکت هوش مصنوعی از سال 2016 توصیف کرده بود و به همین دلیل، تلاش کرد تا تحقیقات و یافته های اولیه این شرکت را به چت بات ها و مدل های قدرتمند تبدیل کند. اما به نظر می رسد عملکرد و چارچوب های شرکت در این زمینه و سایر بخش ها با رضایت کارکنان مواجه نشده است.

بنیانگذاران گوگل، لری پیج و سرگئی برین، هنگام تأسیس شرکت به صراحت گفتند که شرکت آنها کارها را متفاوت انجام خواهد داد. تیم مدیریت این شرکت نزدیک به یک دهه است که چنین سیاستی را ادامه داده و با تمرکز بر نوآوری، رویکردی متفاوت از سایر شرکت های دره سیلیکون را برگزیده است. گوگل همچنین حقوق های زیادی را به همراه مزایای مختلف به مهندسان خود اعطا کرد و مدیران شرکت در آن زمان معتقد بودند که سرمایه گذاری های بلندمدت ارزشمندتر از سود کوتاه مدت است.

اما در چند سال گذشته، تیم مدیریت گوگل کمتر در برابر مشکلات صبور بوده و شاهد نوآوری کمتری از سوی آنها در زمینه های مختلف بوده ایم. در نتیجه، شرکتی که زمانی به عنوان بهترین مکان برای کار در سیلیکون ولی شناخته می شد، اکنون از بسیاری جهات خسته کننده و تکراری به نظر می رسد. چنین رویدادی ممکن است منجر به عواقب جدی مانند خروج نیروهای مستعد، عرضه محصولات کم ارزش و اتکای بیش از حد به درآمدهای تبلیغاتی شود. اکنون سوال این است که آیا گوگل راه خود را برای موفقیت گم کرده است؟ در این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم.

تکیه بر درآمد تبلیغاتی

در ابتدا، بنیانگذاران گوگل در مورد حضور ملموس تبلیغات در موتور جستجوی شرکت تردید داشتند، اما سپس حضور تبلیغات را فرصتی طلایی برای درآمدزایی و تزریق جریان نقدی جدید دانستند. با این حال، گسترش این تبلیغات، رهبران گوگل را بر آن داشت تا ایده های غیرمتعارفی را توسعه دهند و کارمندان خود را تشویق کنند که همان مسیر را دنبال کنند.

اما با گذشت زمان، گوگل نیاز داشت تا روش کار خود را تغییر دهد و سرمایه گذاری های گسترده تری انجام دهد. به همین دلیل، رهبران این شرکت تصمیم گرفتند در سال ۲۰۱۵ آلفابت را تأسیس کنند تا با پیشبرد پروژه ها و سرمایه گذاری های مهم در این شرکت، گوگل را از پیامدهای منفی احتمالی آن در امان نگه دارند. در حالی که اتخاذ چنین تصمیمی پیامدهای نگران کننده دیگری برای گوگل داشت.

گوگل

آلفابت، شرکت مادر گوگل، اکنون 1.7 تریلیون دلار ارزش دارد که در مقایسه با ارزش 400 میلیارد دلاری آن در سال 2015، رقم قابل توجهی است. البته نمی توان نقش سرویس های ابری گوگل را در افزایش ارزش این شرکت بزرگنمایی کرد. پروژه ای که با رهبری پیچای و برنامه ریزی استراتژیک تیمش، سود خوبی برای گوگل و آلفابت به همراه داشته است. با این حال، 80 درصد از درآمد آلفابت از تبلیغات است. واضح است که این مشکل باعث شده تا گوگل در مقابل پروژه های جاه طلبانه و نوآورانه عقب نشینی کند، زیرا شکست احتمالی هر یک از آنها می تواند تاثیر بسزایی در درآمدهای تبلیغاتی این موتور جستجو داشته باشد.

از درآمد تبلیغات که بگذریم، موفقیت های گوگل در دهه گذشته نادر بوده و بسیاری از پروژه های آن مانند عینک های واقعیت افزوده شکست خورده اند. برخی گزارش‌های کاربران نیز حاکی از کاهش کارایی و عملکرد موتور جستجوی گوگل است که همراهی این مشکل با حضور قوی هوش مصنوعی می‌تواند عواقب بدی را برای این شرکت به همراه داشته باشد.

چالش ادامه پروژه ها

به نظر می رسد با گذشت زمان، گوگل بیشتر بر روی ایجاد تغییرات کوچک و تدریجی تمرکز کرده است. به همین دلیل در سال های اخیر مدیریت و تیم فنی شرکت تعداد زیادی از پروژه های تحقیقاتی خود را در منطقه 120 تعطیل کرده اند و برخی پروژه های دیگر مانند آسانسورهای فضایی در صورت عدم دریافت بودجه خارجی از چرخه تجاری خارج می شوند. . با این حال، گوگل همچنان بر توسعه برخی از نوآوری ها در پروژه هایی مانند توسعه سیستم آلفا فولد و محاسبات کوانتومی تاکید دارد.

گوگل

از سوی دیگر، اکثر مهندسان و کارمندان کار در گوگل را به عنوان شغلی دائمی می دانستند و به ندرت به ، آن فکر می کردند. اما خبر کاهش 12000 کارمند گوگل بسیاری از کارمندان را شوکه کرد و اعتماد 20 ساله بین تیم مدیریت و کارمندان را به خطر انداخت. ادامه این روند منجر به انتقال کارمندان گوگل و تکنسین های خلاق به شرکت هایی با امنیت شغلی بالاتر شده است. علاوه بر این، در طول این نظرسنجی، 45 درصد از کارکنان شرکت نسبت به تناقض بین سیستم بوروکراتیک و نوآوری ها ابراز نگرانی کردند.

احتیاط در ارائه پروژه های بزرگ

در سال 2018، اریک لمن، مهندس نرم افزار در گوگل، در مورد پیش بینی خود مبنی بر اینکه سیستم یادگیری ماشینی در مقایسه با موتور جستجوی گوگل عملکرد بهتری دارد، صحبت کرد. او همچنین افزود که چنین سیستمی ممکن است توسط یکی از رقبای گوگل یا حتی استارت آپ ها توسعه یابد و موقعیت فعلی گوگل را تهدید کند.

اما از شرکتی که نقش مهمی در توسعه ChatGPT ایفا کرده است، می توان انتظار داشت که حرف های بیشتری در این زمینه برای گفتن داشته باشد. گوگل بیش از یک دهه است که ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی را توسعه داده است و در این راستا، DeepMind را در سال 2014 خریداری کرد. همچنین در سال 2017 آنها یک مقاله تحقیقاتی مهم در مورد روش های کاربردی تر برای تجزیه و تحلیل داده ها با هوش مصنوعی منتشر کردند که بعداً منتشر شد. توسط OpenAI به عنوان سنگ بنای توسعه ChatGPT استفاده می شود. البته پیچای تاکید می کند که توسعه هوش مصنوعی فراتر از رقابت بین چند شرکت است و هدف اصلی را تامین رفاه اجتماعی عنوان می کند.

گوگل

اما اینکه چگونه گوگل از دستاوردهای خود برای ساخت ChatGPT استفاده نکرده است، هنوز یک سوال برای عموم و گاهی اوقات کارمندان این شرکت است. به نظر می رسد بخشی از احتیاط گوگل در این زمینه به ترس از شکست احتمالی در ارائه ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی مربوط می شود. سزار سنگوپتا، معاون سابق گوگل، می گوید که رهبران این شرکت می ترسند که عرضه اشتباه محصولات هوش مصنوعی منجر به واکنش های منفی مردم و رسانه ها شود. علاوه بر این، هفته گذشته این اتفاق برای جمینی افتاد و سرگئی برین گفت که این شرکت به طور رسمی پس از ظهور مسائل نژادی در تصاویر تولید شده توسط جمینی نابود شد.

پیش از این، گوگل در راه اندازی دستیار هوشمند خود به نام Google Mic به دلیل مسائل مربوط به حریم خصوصی کاربران محتاط بود که باعث شد الکسای آمازون از آن پیشی بگیرد و محصول گوگل جایگاه دوم را در بازار به خود اختصاص دهد. بنابراین، با توجه به اشتباهات قبلی این شرکت در زمینه های مختلف، طبیعی است که مدیران آلفابت محتاط باشند. به همین دلیل، آنها اغلب عرضه محصولات خود را به تاخیر می اندازند تا حرکت رقبا و واکنش مردم به آن را بررسی کنند. البته برخی به این سیاست و عدم رهبری گوگل در زمینه هایی مانند هوش مصنوعی یا خودروهای خودران اعتراض دارند و آن را شکستی بزرگ برای این غول موتور جستجو می دانند.

آیا امیدی برای تغییر وجود دارد؟

وضعیت فعلی گوگل را می توان با وضعیت مایکروسافت در دوران مدیریت استیو بالمبر مقایسه کرد. در آن زمان، مایکروسافت روندهای تکنولوژیکی زمان خود مانند تلفن، موتورهای جستجو و خدمات ابری را از دست داد و راه را برای رقبای خود یعنی اپل، گوگل و آمازون باز کرد. با این حال، تحت رهبری ساتیا نادلا، مایکروسافت تغییر کرده و اخیراً اپل را به عنوان ارزشمندترین شرکت جهان پشت سر گذاشته است.

گوگل

از سوی دیگر، شرکت هایی مانند آی بی ام هستند که با وجود حضور فعال، به دلیل عدم تطبیق با شرایط فعلی و کنار گذاشتن نوآوری، چندان مورد توجه مردم قرار نمی گیرند. گوگل نیز در همین وضعیت قرار دارد و به نظر می رسد تا حدودی جذابیت خود را از دست داده است. سزار سنگوپتا اعتراف کرد که ابزارهای خدماتی جذابیت خود را از دست داده اند و چالش اصلی پیش روی گوگل این است که نوآوری و خلاقیت را به این محصولات بازگرداند.

به نظر می رسد تغییر رویکرد خلاقانه و فکری این شرکت به سمت عمل گرایی اتفاقی بود که در نهایت و به مرور زمان رخ داد. با این حال، موفقیت مستمر مستلزم تغییرات قابل توجهی است که مستلزم تعادل بین نوآوری و کارایی است. درست مانند کاری که متا و مایکروسافت انجام دادند، با اتخاذ تصمیمات مدیریتی صحیح و استفاده از خلاقیت، محصولات کاربردی را وارد بازار کردند. به همین دلیل، ما از گوگل انتظار داریم که در سال های آینده، اصلاحات مدیریتی و فرآیندی خود را اعمال کند و گامی در جهت احیای اعتبار خود بردارد.

منبع: https://digiato.com/growth-hacking/have-silicon-valley-managers-lost-their-way-to-success